نام محلی است ملک کشمیر بنا نهاده. در مجمل التواریخ و القصص آمده: ملک کشمیر، آنجایگاه عمارتها کرد، و دیه، و دریا بزبان هندوستی ساوندر خوانند، و آنجا را ساوندی نام نهادند. (مجمل التواریخ و القصص ص 119)
نام محلی است ملک کشمیر بنا نهاده. در مجمل التواریخ و القصص آمده: ملک کشمیر، آنجایگاه عمارتها کرد، و دیه، و دریا بزبان هندوستی ساوندر خوانند، و آنجا را ساوندی نام نهادند. (مجمل التواریخ و القصص ص 119)
علائمی که در نقطه گذاری متون به کار می رود، (صفت نسبی، منسوب به سجاوند، ناحیه و کوهی در نزدیکی سیستان) از مردم سجاوند، نقش و نگار کردن در صفحۀ کتاب با آب زر و شنگرف
علائمی که در نقطه گذاری متون به کار می رود، (صفت نسبی، منسوب به سجاوند، ناحیه و کوهی در نزدیکی سیستان) از مردم سجاوند، نقش و نگار کردن در صفحۀ کتاب با آب زر و شنگرف
قافیه و وزن شعر. (ناظم الاطباء). مصحف ’پساوند’، در نسخۀ میرزا نام صفه ای باشد و در نسخۀ وفائی صفه باشد که سقف او را بیک ستون برافراشته باشند و در تحفه صفۀ بالا باشد یعنی رواق
قافیه و وزن شعر. (ناظم الاطباء). مصحف ’پساوند’، در نسخۀ میرزا نام صفه ای باشد و در نسخۀ وفائی صفه باشد که سقف او را بیک ستون برافراشته باشند و در تحفه صفۀ بالا باشد یعنی رواق
ده کوچکی است از دهستان کوهبنان بخش راور شهرستان کرمان. واقع در 38 هزارگزی شمال باختری راور و 4 هزارگزی شمال راه فرعی راور بکوهبنان و دارای 2 خانوار است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8)
ده کوچکی است از دهستان کوهبنان بخش راور شهرستان کرمان. واقع در 38 هزارگزی شمال باختری راور و 4 هزارگزی شمال راه فرعی راور بکوهبنان و دارای 2 خانوار است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8)
یحیی بن محمد بن اسحاق راوندی. پدر ابن راوندی معروف. وی بر طبق برخی از نوشته ها یهودی بوده و در تورات تحریفاتی وارد آورده است. لیکن با توجه باینکه نام پدر وی محمد بن اسحاق است گمان میرود این نسبت از جانب مخالفان پسرش باو داده شده باشد. (از خاندان نوبختی ص 89) حیان بن بشر بن المخارق الضبی الاسدی راوندی. او در اصفهان قاضی بود و از ابویوسف قاضی و دیگران روایت کردو بسال 238 هجری قمری درگذشت. (از لباب الانساب ج 2)
یحیی بن محمد بن اسحاق راوندی. پدر ابن راوندی معروف. وی بر طبق برخی از نوشته ها یهودی بوده و در تورات تحریفاتی وارد آورده است. لیکن با توجه باینکه نام پدر وی محمد بن اسحاق است گمان میرود این نسبت از جانب مخالفان پسرش باو داده شده باشد. (از خاندان نوبختی ص 89) حیان بن بشر بن المخارق الضبی الاسدی راوندی. او در اصفهان قاضی بود و از ابویوسف قاضی و دیگران روایت کردو بسال 238 هجری قمری درگذشت. (از لباب الانساب ج 2)
محمد بن ابی یزید طیفور ملقب به شمس الدین و مکنی به ابوالفضل السجاوندی القاری، متوفی 560 هجری قمری او راست: 1- ’الوقف و الابتداء’ که هفت گونه وقف رامیشناساند. 2- ’الموجز’ که پنج گونه را در بر دارد. 3- ’عین المعانی’ فی تفسیر سبع المثانی. سجاوندی نخستین کسی است که نشانه های هفتگانه وقف را بکار برده و از این رو این نشانه ها سجاوندی خوانده شده و قرآن ها را که این نشانه ها در آن بکار رود ’قرآن سجاوندی’ خوانند. رجوع به فهرست کتاب خانه مرکزی دانشگاه ج 1 ص 242 و الذریعه ج 9 شود
محمد بن ابی یزید طیفور ملقب به شمس الدین و مکنی به ابوالفضل السجاوندی القاری، متوفی 560 هجری قمری او راست: 1- ’الوقف و الابتداء’ که هفت گونه وقف رامیشناساند. 2- ’الموجز’ که پنج گونه را در بر دارد. 3- ’عین المعانی’ فی تفسیر سبع المثانی. سجاوندی نخستین کسی است که نشانه های هفتگانه وقف را بکار برده و از این رو این نشانه ها سجاوندی خوانده شده و قرآن ها را که این نشانه ها در آن بکار رود ’قرآن سجاوندی’ خوانند. رجوع به فهرست کتاب خانه مرکزی دانشگاه ج 1 ص 242 و الذریعه ج 9 شود
نام قریه ای است در بیست هزار و پانصد گزی جنوب غربی قریۀ سروبی ولایت کابل به افغانستان. این ده بین 69 درجه و 34 دقیقه و 35 ثانیۀ طول شرقی و خط 34 درجه و 32 دقیقه و 56 ثانیۀ عرض شمالی قرار دارد. (از قاموس جغرافیایی افغانستان ج 2)
نام قریه ای است در بیست هزار و پانصد گزی جنوب غربی قریۀ سروبی ولایت کابل به افغانستان. این ده بین 69 درجه و 34 دقیقه و 35 ثانیۀ طول شرقی و خط 34 درجه و 32 دقیقه و 56 ثانیۀ عرض شمالی قرار دارد. (از قاموس جغرافیایی افغانستان ج 2)
آنکه چیزی میسازد صانع عامل، آماده کننده تهیه کننده، بنا بانی عمارت کننده، پدید آورنده امری تازه اختراع کننده مخترع مبدع موجد، جاعل، سازگار سازوار، نوازش کننده دلگرم کننده، بخشنده، علاج کننده موثر مفید (دارو)، ساز زننده نوازنده، کسی که آهنگ موسیقی سازد مصنف موسیقی
آنکه چیزی میسازد صانع عامل، آماده کننده تهیه کننده، بنا بانی عمارت کننده، پدید آورنده امری تازه اختراع کننده مخترع مبدع موجد، جاعل، سازگار سازوار، نوازش کننده دلگرم کننده، بخشنده، علاج کننده موثر مفید (دارو)، ساز زننده نوازنده، کسی که آهنگ موسیقی سازد مصنف موسیقی
از سالامندرا یونانی آذرشین از جانوران جانوری از رده ذوحیاتین دمدار که خود تیره خاصی را به وجود آورده است. این جانور دارای قدی متوسط (حد اکثر 25 سانتی متر) و پوستی تیره رنگ با لکه های زرد تند میباشد. محل زندگی سمندر در اماکن نمناک تاریک و غارها و تغذیه وی از حشرات و کرمهاست. بدنش نسبتا فربه است و بدنی استوانه یی شکل ختم میشود. حیوانی است بی آزار ولی ماده ای لزج از پوست وی ترشح میشود که سوزاننده است سالامندرا سالا ماندر. توضیح گفته اند وی در آتش نمیسوزد و آن اغراق آمیز است
از سالامندرا یونانی آذرشین از جانوران جانوری از رده ذوحیاتین دمدار که خود تیره خاصی را به وجود آورده است. این جانور دارای قدی متوسط (حد اکثر 25 سانتی متر) و پوستی تیره رنگ با لکه های زرد تند میباشد. محل زندگی سمندر در اماکن نمناک تاریک و غارها و تغذیه وی از حشرات و کرمهاست. بدنش نسبتا فربه است و بدنی استوانه یی شکل ختم میشود. حیوانی است بی آزار ولی ماده ای لزج از پوست وی ترشح میشود که سوزاننده است سالامندرا سالا ماندر. توضیح گفته اند وی در آتش نمیسوزد و آن اغراق آمیز است
جانوری از رده ذوحیاتین دمدار که خود تیره خاصی را به وجود آورده است. این جانور دارای قدی متوسط (حد اکثر 25 سانتی متر) و پوستی تیره رنگ با لکه های زرد تند میباشد. محل زندگی سمندر در اماکن نمناک تاریک و غارها و تغذیه وی از حشرات و کرمهاست. بدنش نسبتا فربه است و بدنی استوانه یی شکل ختم میشود. حیوانی است بی آزار ولی ماده ای لزج از پوست وی ترشح میشود که سوزاننده است سالامندرا سالا ماندر. توضیح گفته اند وی در آتش نمیسوزد و آن اغراق آمیز است
جانوری از رده ذوحیاتین دمدار که خود تیره خاصی را به وجود آورده است. این جانور دارای قدی متوسط (حد اکثر 25 سانتی متر) و پوستی تیره رنگ با لکه های زرد تند میباشد. محل زندگی سمندر در اماکن نمناک تاریک و غارها و تغذیه وی از حشرات و کرمهاست. بدنش نسبتا فربه است و بدنی استوانه یی شکل ختم میشود. حیوانی است بی آزار ولی ماده ای لزج از پوست وی ترشح میشود که سوزاننده است سالامندرا سالا ماندر. توضیح گفته اند وی در آتش نمیسوزد و آن اغراق آمیز است