جدول جو
جدول جو

معنی سانسور - جستجوی لغت در جدول جو

سانسور
سانسور (Censorship) یا بازبینی محتوایی به معنای ویرایش یا حذف بخش هایی از محتوای فیلم، تلویزیونی یا هر نوع اثر هنری است که به دلایل مختلف انجام می شود. این عمل به طور عمده به دلیل محدودیت های فرهنگی، اخلاقی، سیاسی یا قوانین قانونی صورت می گیرد. در بسیاری از کشورها، مقررات خاصی برای محتوایی که به نمایش عمومی می رسد وجود دارد، و سانسور برای اطمینان از اینکه محتوایی که به جامعه نشان داده می شود، با استانداردها و قوانین موجود سازگار است، انجام می شود.
سانسور ممکن است شامل حذف صحنه های خشونت آمیز، مواد مخدر، صحنه های جنسی، واژگان غیرمناسب یا موضوعات سیاسی حساس باشد. همچنین ممکن است تغییراتی در داستان، دیالوگ ها یا تصاویر برای تطبیق با استانداردهای محتوای مورد نظر صورت گیرد.
گاهی اوقات سانسور ممکن است به یک اثر هنری ضربه بزند و برخی از هنرمندان و منتقدان ممکن است این رویکرد را به عنوان محدود کننده و نادرست برشمرند، اما در بسیاری از جوامع، سانسور به عنوان یک ابزار لازم برای حفظ استانداردها، اخلاق و امنیت عمومی در نظر گرفته می شود.
تعیین اینکه چه بخش هایی از فیلم، یا اینکه اساسا چه فیلمی، باید پخش عمومی شود و در معرض تماشای مردم قرار گیرد. سانسور از سوی سازمان ها و نهادهای مختلف اعمال می شود، نظیر نهادهای دولتی، دادگستری یا نهاد های مذهبی، قومی و اخلاقی. سانسور همیشه محل بحث و اظهار نظرهای متفاوت بوده و در هر جامعه ای با جامعه دیگر فرق دارد. به دلیل آنکه سینما و ارزش های اجتماعی دستخوش تحول اند، در هر زمان مسئله خاصی ممکن است مشمول سانسور شود.
تصویری از سانسور
تصویر سانسور
فرهنگ اصطلاحات سینمایی
سانسور
تفتیش و مراقبت از طرف دولت در فیلم ها، نمایشنامه ها، مطالب روزنامه ها و مطبوعات و حذف برخی مطالب به صلاح دید آن ها پیش از انتشار
تصویری از سانسور
تصویر سانسور
فرهنگ فارسی عمید
سانسور
ممیزی و تفتیش مطبوعات و مکاتیب و نمایش ها، این کلمه در زبان فارسی با افعال معین چون کردن و شدن و چی نسبت بصور زیر آید: سانسور کردن، سانسور شدن، سانسورچی
لغت نامه دهخدا
سانسور
تفتیش مطبوعات و مکاتیب و نمایشها
تصویری از سانسور
تصویر سانسور
فرهنگ لغت هوشیار
سانسور
((نْ))
کنترل و بازرسی حاکمیت بر فعالیت سیاسی، اجتماعی و... خاصه فرهنگی، بررسی (واژه فرهنگستان)
تصویری از سانسور
تصویر سانسور
فرهنگ فارسی معین
سانسور
تفتیش، کنترل، ممیزی، حذف، قیچی
فرهنگ واژه مترادف متضاد
سانسور
الرّقابة
تصویری از سانسور
تصویر سانسور
دیکشنری فارسی به عربی
سانسور
Censorship
تصویری از سانسور
تصویر سانسور
دیکشنری فارسی به انگلیسی
سانسور
censure
تصویری از سانسور
تصویر سانسور
دیکشنری فارسی به فرانسوی
سانسور
kificho
تصویری از سانسور
تصویر سانسور
دیکشنری فارسی به سواحیلی
سانسور
سنسرشپ
تصویری از سانسور
تصویر سانسور
دیکشنری فارسی به اردو
سانسور
সেন্সরশিপ
تصویری از سانسور
تصویر سانسور
دیکشنری فارسی به بنگالی
سانسور
การเซ็นเซอร์
تصویری از سانسور
تصویر سانسور
دیکشنری فارسی به تایلندی
سانسور
צנזורה
تصویری از سانسور
تصویر سانسور
دیکشنری فارسی به عبری
سانسور
sansür
تصویری از سانسور
تصویر سانسور
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی
سانسور
検閲
تصویری از سانسور
تصویر سانسور
دیکشنری فارسی به ژاپنی
سانسور
sensor
تصویری از سانسور
تصویر سانسور
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
سانسور
सेंसरशिप
تصویری از سانسور
تصویر سانسور
دیکشنری فارسی به هندی
سانسور
censuur
تصویری از سانسور
تصویر سانسور
دیکشنری فارسی به هلندی
سانسور
censura
تصویری از سانسور
تصویر سانسور
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
سانسور
censura
تصویری از سانسور
تصویر سانسور
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
سانسور
censura
تصویری از سانسور
تصویر سانسور
دیکشنری فارسی به پرتغالی
سانسور
审查
تصویری از سانسور
تصویر سانسور
دیکشنری فارسی به چینی
سانسور
cenzura
تصویری از سانسور
تصویر سانسور
دیکشنری فارسی به لهستانی
سانسور
цензура
تصویری از سانسور
تصویر سانسور
دیکشنری فارسی به اوکراینی
سانسور
Zensur
تصویری از سانسور
تصویر سانسور
دیکشنری فارسی به آلمانی
سانسور
цензура
تصویری از سانسور
تصویر سانسور
دیکشنری فارسی به روسی
سانسور
검열
تصویری از سانسور
تصویر سانسور
دیکشنری فارسی به کره ای

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

اتاقکی در بعضی از ساختمان های چندطبقه که به وسیلۀ برق کار می کند و برای جابجا کردن افراد و حمل بار در طبقات مختلف استفاده می شود
فرهنگ فارسی عمید
بالا رو در ساختمانها جهت رفت وآمدبه طبقات بالا وپایین استفاده میشود
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سانسورچی
تصویر سانسورچی
آنکه سانسور کند
فرهنگ لغت هوشیار
((سُ))
اتاقک متحرکی که به وسیله آن از طبقه ای به طبقات بالا روند و یا از طبقه بالا به پایین فرود آیند، بالابر، آسان بر (واژه فرهنگستان)
فرهنگ فارسی معین
تصویری از سانسورچی
تصویر سانسورچی
کسی که کارش سانسور کردن است، مأمور سانسور
فرهنگ فارسی معین
تصویری از آسانسور
تصویر آسانسور
آسان بر، آسان رو، بالابر
فرهنگ واژه فارسی سره
ممیز، مامورسانسور
فرهنگ واژه مترادف متضاد