و آن از جزیره های یونان است و چندان از خشکی دور نیست طولش 28 میل و عرضش 10 میل است و مساحتش 165 میل مربع میباشد و مرکز عبادت جونو و مکان ولادت فیثاغورث بوده و برای کوزه های نفیسه اش مشهور شده است، ساکنان جزیره تخمیناً شصت هزار، محصولش زیت و شراب و پرتقال و انگور و مویز و حریر میباشد، (از قاموس کتاب مقدس)، و رجوع به سامس شود
و آن از جزیره های یونان است و چندان از خشکی دور نیست طولش 28 میل و عرضش 10 میل است و مساحتش 165 میل مربع میباشد و مرکز عبادت جونو و مکان ولادت فیثاغورث بوده و برای کوزه های نفیسه اش مشهور شده است، ساکنان جزیره تخمیناً شصت هزار، محصولش زیت و شراب و پرتقال و انگور و مویز و حریر میباشد، (از قاموس کتاب مقدس)، و رجوع به سامس شود
جمع واژۀ میت. (از اقرب الموارد) (منتهی الارب) (از ناظم الاطباء). مردگان. درگذشتگان: و تواتر دخلها و احیاء اموات بعدل متعلق است. (کلیله و دمنه). - اموات احمر، کنایه از مقتولان و شهیدان. (غیاث اللغات) (آنندراج). رجوع به میت شود.
جَمعِ واژۀ میت. (از اقرب الموارد) (منتهی الارب) (از ناظم الاطباء). مردگان. درگذشتگان: و تواتر دخلها و احیاء اموات بعدل متعلق است. (کلیله و دمنه). - اموات احمر، کنایه از مقتولان و شهیدان. (غیاث اللغات) (آنندراج). رجوع به میت شود.
بمعنی روامس است. بادها که راه پی را ناپدید کنند. (آنندراج) (منتهی الارب). و نیز رجوع به روامس شود. جمع واژۀ رامسه، یعنی بادی که خاک شهری را بشهری دیگر که چند روز از آن فاصله دارد ببرد. (از متن اللغه)
بمعنی روامس است. بادها که راه پی را ناپدید کنند. (آنندراج) (منتهی الارب). و نیز رجوع به روامس شود. جَمعِ واژۀ رامسه، یعنی بادی که خاک شهری را بشهری دیگر که چند روز از آن فاصله دارد ببرد. (از متن اللغه)
مورخ لاتن متولد در آمیترن (سابین) مصنف زندگی ژوگورتا و دسیسه های کاتالینا، او یکی از نویسندگان بانفوذ و پرارزش ادبیات روم است (از 83 تا 34 قبل از میلاد)
مورخ لاتن متولد در آمیترن (سابین) مصنف زندگی ژوگورتا و دسیسه های کاتالینا، او یکی از نویسندگان بانفوذ و پرارزش ادبیات روم است (از 83 تا 34 قبل از میلاد)
جمع واژۀ امور و جج امر: صدراعظم امورات لازمۀ مهمه را بخاکپای مبارک عرضه داشته... (از لایحۀ قانون مشیرالدوله صدراعظم که بصحۀ ناصرالدین شاه رسیده، از فرهنگ فارسی معین)
جَمعِ واژۀ امور و جج ِ امر: صدراعظم امورات لازمۀ مهمه را بخاکپای مبارک عرضه داشته... (از لایحۀ قانون مشیرالدوله صدراعظم که بصحۀ ناصرالدین شاه رسیده، از فرهنگ فارسی معین)
رسم الخط عربی سماوات. جمع واژۀ سماء، به معنی آسمان: آنرا بسموات مکان گشت ومر این را بر دست امیران و وزیرانش مکان است. منوچهری. آنانکه ریاضت کش و سجاده نشینند گو همچو ملک سر بسموات برآرید. سعدی. رجوع به سماء و سماوات شود
رسم الخط عربی سماوات. جَمعِ واژۀ سماء، به معنی آسمان: آنرا بسموات مکان گشت ومر این را بر دست امیران و وزیرانش مکان است. منوچهری. آنانکه ریاضت کش و سجاده نشینند گو همچو ملک سر بسموات برآرید. سعدی. رجوع به سماء و سماوات شود
مأخوذ از تازی، چیزهای لمس شده. (ناظم الاطباء). جمع واژۀ ملموسه تأنیث ملموس. ببسوده ها. مقابل مبصرات و مذوقات و مسموعات. (یادداشت به خط مرحوم دهخدا) : لذت گوش در آوازهای خوش است و موزون و لذت شم در بویهای خوش... و لذت لمس در ملموسات نرم. (کیمیای سعادت چ احمد آرام ص 831). امور ماضیه رااز مقولات و مسموعات و مرئیات و مذوقات و ملموسات و مشمومات و غیر آن بر سبیل تذکیر با دل تقریر کند. (مصباح الهدایه چ همایی ص 169). و رجوع به ملموس شود
مأخوذ از تازی، چیزهای لمس شده. (ناظم الاطباء). جَمعِ واژۀ ملموسه تأنیث ملموس. ببسوده ها. مقابل مبصرات و مذوقات و مسموعات. (یادداشت به خط مرحوم دهخدا) : لذت گوش در آوازهای خوش است و موزون و لذت شم در بویهای خوش... و لذت لمس در ملموسات نرم. (کیمیای سعادت چ احمد آرام ص 831). امور ماضیه رااز مقولات و مسموعات و مرئیات و مذوقات و ملموسات و مشمومات و غیر آن بر سبیل تذکیر با دل تقریر کند. (مصباح الهدایه چ همایی ص 169). و رجوع به ملموس شود
مواد غذایی موجود در معده که با ترشحات و عصیر معدی آغشته شده. کیموس کم {بیش حالت مایعی غلیظ را دارد، جمع کیموسات: لبن (شیر)، . . کیموسها بد را براند، استحاله طعاماست در معده بعد از هضم بجوهری دیگر که ماده ای غلیظ مایل برنگ زرد باشد
مواد غذایی موجود در معده که با ترشحات و عصیر معدی آغشته شده. کیموس کم {بیش حالت مایعی غلیظ را دارد، جمع کیموسات: لبن (شیر)، . . کیموسها بد را براند، استحاله طعاماست در معده بعد از هضم بجوهری دیگر که ماده ای غلیظ مایل برنگ زرد باشد
جمع امور، کارها جمع امور، جمع الجمع امر: (صدر اعظم امورات لازمه مهمه را بخاکپای مبارک عرضه داشته) (از لایحه قانون مشیر الدوله صدر اعظم که بصحه ّ ناصرالدین شاه رسیده)
جمع امور، کارها جمع امور، جمع الجمع امر: (صدر اعظم امورات لازمه مهمه را بخاکپای مبارک عرضه داشته) (از لایحه قانون مشیر الدوله صدر اعظم که بصحه ّ ناصرالدین شاه رسیده)
دریچه کوچکی است در دستگاه کاربوراتور در جلوی لوله هوا. معمولاً هنگام روشن کردن ماشین اگر بنزین موجود در کاربوراتور تبخیر شده باشد ساسات را می کشند و بعداً موتور را روشن می کنند
دریچه کوچکی است در دستگاه کاربوراتور در جلوی لوله هوا. معمولاً هنگام روشن کردن ماشین اگر بنزین موجود در کاربوراتور تبخیر شده باشد ساسات را می کشند و بعداً موتور را روشن می کنند