جدول جو
جدول جو

معنی سالم - جستجوی لغت در جدول جو

سالم
(پسرانه)
فاقد بیماری، بدون عیب یا خرابی
تصویری از سالم
تصویر سالم
فرهنگ نامهای ایرانی
سالم
درست، بی عیب، فاقد بیماری، تندرست، در دستور زبان عربی، ویژگی کلمه ای که در برابر فا و عین و لام آن حرف عله (واو، الف، ی) نباشد مانند نصر که حرف عله ندارد، در علوم ادبی در علم عروض ویژگی بحری از شعر که زحاف در آن نباشد
تصویری از سالم
تصویر سالم
فرهنگ فارسی عمید
سالم
(لِ)
ابن عبیدالاشجعی. از اهل صفه است. اصحاب سنن دو حدیث باسناد صحیح از او روایت کرده اند. هلال بن یساف و نبیطبن شریط و خالد بن عرفطه از او روایت کرده اند. (از الاصابه ج 3 و 4 صص 54- 55). رجوع به اشجعی شود
ابن ابی الجعد. از محدثان است. او از ابی الدردا و عبدالله بن عبدالرحمن از او نقل حدیث کنند. وی در سال 110 هجری قمری درگذشت. (عیون الاخبار ج 2 ص 331). و رجوع به حبیب السیر چ تهران ج 2 ص 172 شود
ابن سید احمد بن شیخان بن علی مولی الدوله الحسینی بسال 864 هجری قمری فوت کرده است. او راست: کتاب شق الجیب فی معرفه اهل الشهاده و الغیب. رجوع به کشف الظنون ج 2 ص 1058 شود
ابن معقل مولی ابی حذیفه الیمانی. اهل صفه را امامت کردی از مهاجر است و بدری. در روز یمامه شهید شد. (تاریخ گزیده ص 226). و رجوع به سالم مولی ابی حذیفه شود
ابن غیلان التجیبی المصری. از محدثان است و از یزید بن ابی حبیب نقل حدیث کند و از او ابن لهیعه و ابن وهب حدیث روایت کنند. رجوع به حسن المحاضره ص 121 شود
ابن الاحوزالمازنی. قاتل جهم بن الصفوان ترمذی در آخر سلطنت بنی امیه. رجوع به عیون الاخبار ج 2 ص 136 و ضحی الاسلام جزء ثالث ص 162 شود
ابن ابی امیه مولی عمر بن عبیدالله. محدث است و از او مالک و ثوری و ابن عینیه روایت کنند. رجوع به ابوالنضر شود
مولی شداد مکنی به ابوعبداﷲ. محدث است و بکیر بن الشیخ ازاو روایت کند و تابعی است. رجوع به ابوعبداﷲ شود
لغت نامه دهخدا
سالم
بی گزند و درست، بی عیب، صحیح
تصویری از سالم
تصویر سالم
فرهنگ لغت هوشیار
سالم
((لِ))
بی عیب، تندرست
تصویری از سالم
تصویر سالم
فرهنگ فارسی معین
سالم
تندرست
تصویری از سالم
تصویر سالم
فرهنگ واژه فارسی سره
سالم
تندرست، سرحال، صحیح المزاج، قبراق
متضاد: ناسالم، بی عیب، صحیح، بی گزند، درست، روبه راه، صحیح، بهداشتی
متضاد: غیربهداشتی، منزه، پاک
فرهنگ واژه مترادف متضاد
سالم
صحيحٌ
تصویری از سالم
تصویر سالم
دیکشنری فارسی به عربی
سالم
Ablebodied, Wholesome, Healthy
تصویری از سالم
تصویر سالم
دیکشنری فارسی به انگلیسی
سالم
en bonne santé, sain
تصویری از سالم
تصویر سالم
دیکشنری فارسی به فرانسوی
سالم
здоровый
تصویری از سالم
تصویر سالم
دیکشنری فارسی به روسی
سالم
mwenye afya njema, afya
تصویری از سالم
تصویر سالم
دیکشنری فارسی به سواحیلی
سالم
تندرست , صحت مند , صحت مند
تصویری از سالم
تصویر سالم
دیکشنری فارسی به اردو
سالم
সুস্থ , স্বাস্থ্যকর , স্বাস্থ্যকর
تصویری از سالم
تصویر سالم
دیکشنری فارسی به بنگالی
سالم
แข็งแรง , สุขภาพดี , มีสุขภาพดี
تصویری از سالم
تصویر سالم
دیکشنری فارسی به تایلندی
سالم
健全な , 健康的 , 健康的な
تصویری از سالم
تصویر سالم
دیکشنری فارسی به ژاپنی
سالم
sağlıklı
تصویری از سالم
تصویر سالم
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی
سالم
gesund
تصویری از سالم
تصویر سالم
دیکشنری فارسی به آلمانی
سالم
בריא
تصویری از سالم
تصویر سالم
دیکشنری فارسی به عبری
سالم
건강한
تصویری از سالم
تصویر سالم
دیکشنری فارسی به کره ای
سالم
स्वस्थ
تصویری از سالم
تصویر سالم
دیکشنری فارسی به هندی
سالم
gezond
تصویری از سالم
تصویر سالم
دیکشنری فارسی به هلندی
سالم
saludable
تصویری از سالم
تصویر سالم
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
سالم
sano
تصویری از سالم
تصویر سالم
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
سالم
saudável
تصویری از سالم
تصویر سالم
دیکشنری فارسی به پرتغالی
سالم
健康的
تصویری از سالم
تصویر سالم
دیکشنری فارسی به چینی
سالم
zdrowy
تصویری از سالم
تصویر سالم
دیکشنری فارسی به لهستانی
سالم
здоровий
تصویری از سالم
تصویر سالم
دیکشنری فارسی به اوکراینی
سالم
sehat
تصویری از سالم
تصویر سالم
دیکشنری فارسی به اندونزیایی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از سالمه
تصویر سالمه
(دخترانه)
مؤنث سالم، فاقد بیماری، بدون عیب یا خرابی
فرهنگ نامهای ایرانی
(لِ)
دیناری است منسوب به امیریلبغای سالمی. رجوع به کتاب النقود ص 71 و147 شود
لغت نامه دهخدا
(لِ)
دهی است از دهستان خنازه بخش شادگان شهرستان خرمشهر واقع در 2هزارگزی جنوب شادگان و کنار راه فرعی اتومبیل رو شادگان به آبادان هوای آن گرم و دارای 400 تن سکنه است. آب آنجا از رود خانه جراحی تأمین میشود. محصول آن غلات، خرما، و شغل اهالی زراعت و تربیت نخل و حشم داری و صنایع دستی آنان عبا و حصیربافی است. راه آن در تابستان اتومبیل رو است. ساکنان از طایفه سوالم هستند. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6)
لغت نامه دهخدا
تصویری از سالما
تصویر سالما
با سلامت، در حال سلامت، بی گزند
فرهنگ لغت هوشیار
مونث سالم شهند درست حساب سال و ماه و روز تاریخ، در مدت ماهها و سالها علی الدوام. مونت سالم: ابدان سالمه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سالمی
تصویر سالمی
نام دیناری است از امیر یلبغا سالم
فرهنگ لغت هوشیار