جدول جو
جدول جو

معنی سالاری - جستجوی لغت در جدول جو

سالاری
حکومت
تصویری از سالاری
تصویر سالاری
فرهنگ واژه فارسی سره
سالاری
مهتری، ریاست، پادشاهی، پیری، سالخوردگی
تصویری از سالاری
تصویر سالاری
فرهنگ فارسی معین

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

عمل و شغل سالار، سالی یک روز بیگاری کردن) سالاران (برای سر سالار (خراسان)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از پالاری
تصویر پالاری
ستون بزرگ شه تیر
فرهنگ لغت هوشیار
گالری: جانکاس بجلو افتاده و رستم از عقبش روانه شد تا به گالاری بلوری که از سقفش آسمان و ستارگان بخوبی دیده میگشت رسیدند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از پالاری
تصویر پالاری
شاه تیر سقف، تیر چوبی بزرگ و دراز و ستبری که در سقف به کار رفته، شاه تیر، بالار، پالار، بالاگر، حمّال، سرانداز، افرسب، فرسپ، داربام
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از سالار
تصویر سالار
(پسرانه)
رهبر، بزرگ، مهتر، سردار سپاه، فرمانده سپاه، حاکم، شاه
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از سالار
تصویر سالار
ارباب، رئیس
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از سالار
تصویر سالار
رئیس، سردار، سالخورده و ریش سفید، بزرگ و مهتر قوم
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سلاری
تصویر سلاری
فرماندهی سرداری، سروری ریاست، حکومت، پادشاهی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سالار
تصویر سالار
دارای ویژگی های ممتاز، برجسته، بزرگ و مهتر قوم، بزرگ و پیشرو قافله یا لشکر، سردار،
در کشاورزی دهقان آگاه و کاردیده که به امر آبیاری، وجین کردن و کود دادن زمین رسیدگی کند
سالار بار: رئیس دربار، رئیس تشریفات
سالار بیت الحرام: کنایه از خاتم انبیا
سالار جنگ: فرمانده جنگ، فرمانده سپاهیان در جنگ
سالار خوان: خوان سالار، سفره چی، سرپرست سفره خانه، رئیس آشپزخانه
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از سالار
تصویر سالار
سالخورده، کهن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از سالار
تصویر سالار
سردار، سپهسالار
فرهنگ فارسی معین
اسلام پذیر آشتیگر منسوب به اسلام آنچه از تمدن و فرهنگ و جز آن که منسوب به اسلام باشد، پیرو اسلام مسلمان، جمع اسلامیان. یا دوره اسلامی عهد اسلامی. دوره بعد از اسلام. یا قرون اسلامی. قرنهایی که از آغاز اسلام ببعد سپزی شده است
فرهنگ لغت هوشیار
بالا رونده صاعد، دستگاهی که برای بالا رفتن باشکوبهای ساختمان بکار رود آسانسور
فرهنگ لغت هوشیار
منسوب به بازار مردم بازار اهل بازار سوقه، مبتذل اثری که در آن رعایت اصول نشده و خالی از حس و حساب باشد اثری که فقط بمنظور انتفاع ساخته شده باشد
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سال جاری
تصویر سال جاری
امسال
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از ساستاری
تصویر ساستاری
سیاست
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از سالواره
تصویر سالواره
آنیته
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از سالگرد
تصویر سالگرد
آنیورسری
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از سالانه
تصویر سالانه
آنوال
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از سازگاری
تصویر سازگاری
آکورد
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از سارایی
تصویر سارایی
خالصی
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از سزاواری
تصویر سزاواری
حقانیت، استحقاق
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از باباری
تصویر باباری
پارسی تازی گشته پلپل
فرهنگ لغت هوشیار
گرد سفید شیرینی که آن را از قطران ذغال سنگ میگیرند و در آب بزحمت حل میشود ولی در الکل حل میشود و در طب بکار میرود، جوهر قند و شکر
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ساکارز
تصویر ساکارز
فرانسوی پانیذ (قند) قند معمولی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ساعاتی
تصویر ساعاتی
منسوب به ساعت، ساعت ساز
فرهنگ لغت هوشیار
فرتیغی منسوب به ساطور آنچه به ساطور ریزه ریزه شده باشد از سبزی و گوشت و جز آن، دارنده ساطور
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ساسانی
تصویر ساسانی
منسوب به ساسان از خانواده ساسان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سازواری
تصویر سازواری
سازگاری الفت موافقت، موافقت با مزاج ملایمت طبع
فرهنگ لغت هوشیار
هماهنگی دمسازی، پرده ایست مرکب از مقام عراق و اصفهان، نوعی از ساز هوایی (ساز بادی)
فرهنگ لغت هوشیار
سازش موالفت مقابل ناسازگاری، موافقت، هماهنگی هم آوازی، گوارایی، لیاقت، قناعت خرد سندی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سازکاری
تصویر سازکاری
همسازی هماهنگی
فرهنگ لغت هوشیار
گرد بسیار سفیدی است که در آب به دشواری و در الکل بخوبی حل میشود و مصرف طبی دارد
فرهنگ لغت هوشیار