- ساعل (عِ)
سرفه کننده. (از شرح قاموس) ، گلو است، یعنی سرفه کننده. (شرح قاموس). حلق. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء) ، الفم. (ذیل اقرب الموارد). دهان:
علی اثر عجاع لطیف مصیره
یمج لعاع العضرس الجون ساعله
ابن مقبل (از ذیل اقرب الموارد).
، شتر ماده ای است که به او سرفه باشد. (شرح قاموس). ناقه که او را سرفه باشد. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء)
علی اثر عجاع لطیف مصیره
یمج لعاع العضرس الجون ساعله
ابن مقبل (از ذیل اقرب الموارد).
، شتر ماده ای است که به او سرفه باشد. (شرح قاموس). ناقه که او را سرفه باشد. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء)
