جدول جو
جدول جو

معنی سازواری - جستجوی لغت در جدول جو

سازواری
سازگاری الفت موافقت، موافقت با مزاج ملایمت طبع
تصویری از سازواری
تصویر سازواری
فرهنگ لغت هوشیار
سازواری
سازوار بودن، سازگاری
تصویری از سازواری
تصویر سازواری
فرهنگ فارسی عمید

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

عدم موافقت، مضربودن ناگواری، ناهماهنگی ناموزونی، ناشایستگی (سخن) ناپسندی، عدم لیاقت، قانع نبودن ناخرسندی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ناسازواری
تصویر ناسازواری
ناسازگاری، مخالفت
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از سازواره
تصویر سازواره
آنابولیسم
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از سازگاری
تصویر سازگاری
آکورد
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از سزاواری
تصویر سزاواری
حقانیت، استحقاق
فرهنگ واژه فارسی سره
سازش موالفت مقابل ناسازگاری، موافقت، هماهنگی هم آوازی، گوارایی، لیاقت، قناعت خرد سندی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سازکاری
تصویر سازکاری
همسازی هماهنگی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سازگاری
تصویر سازگاری
سازگار بودن، توافق، موافقت، هماهنگی
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از سازگاری
تصویر سازگاری
سازش، توافق، هماهنگی، قناعت
فرهنگ فارسی معین
تصویری از سازگاری
تصویر سازگاری
Adaptability, Compatibility
دیکشنری فارسی به انگلیسی
адаптируемость , совместимость
دیکشنری فارسی به روسی
Anpassungsfähigkeit, Kompatibilität
دیکشنری فارسی به آلمانی
адаптивність , сумісність
دیکشنری فارسی به اوکراینی
zdolność adaptacji, kompatybilność
دیکشنری فارسی به لهستانی
适应性 , 兼容性
دیکشنری فارسی به چینی
adaptabilidade, compatibilidade
دیکشنری فارسی به پرتغالی
adattabilità, compatibilità
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
adaptabilidad, compatibilidad
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
adaptabilité, compatibilité
دیکشنری فارسی به فرانسوی
aanpassingsvermogen, compatibiliteit
دیکشنری فارسی به هلندی
अनुकूलता , अनुकूलता
دیکشنری فارسی به هندی
kemampuan beradaptasi, kompatibilitas
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
قابليّة التّكيّف , توافقٌ
دیکشنری فارسی به عربی
הסתגלותיות , תאימות
دیکشنری فارسی به عبری
uwezo wa kubadilika, ufanisi
دیکشنری فارسی به سواحیلی
ความสามารถในการปรับตัว , ความเข้ากันได้
دیکشنری فارسی به تایلندی
অভিযোজন ক্ষমতা , সামঞ্জস্য
دیکشنری فارسی به بنگالی
مطابقت , ہم آہنگی
دیکشنری فارسی به اردو
تصویری از سازوار
تصویر سازوار
اهل سازش، سازنده، مساعد و موافق
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سازوار
تصویر سازوار
اهل سازش، موافق
درخور، شایسته، سزاوار، لایق، اندرخور، باب، خورند، خورا، شایان، ارزانی، صالح، مستحقّ، فرزام، فراخور، محقوق، شایگان، مناسب، بابت
فرهنگ فارسی عمید