جدول جو
جدول جو

معنی سارکوپت - جستجوی لغت در جدول جو

سارکوپت
(کُ)
انگل جرب. شپش جرب
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از سراکوفت
تصویر سراکوفت
سخن کنایه آمیز که معمولاً به منظور توهین یا تمسخر و سرزنش بر زبان می آید، نکوهش، پیغاره، ملامت، سرزنش، سرکوفت، عتیب، زاغ پا، تفشل، بیغاره، بیغار، تفشه، تفش، طعنه
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از سرکوفت
تصویر سرکوفت
سخن کنایه آمیز که معمولاً به منظور توهین یا تمسخر و سرزنش بر زبان می آید، سراکوفت، پیغاره، سرزنش، تفشه، زاغ پا، تفش، ملامت، تفشل، عتیب، طعنه، بیغاره، بیغار، نکوهش
فرهنگ فارسی عمید
(سَ)
سرزنش. ملامت. توبیخ. بیغاره. نکوهش
لغت نامه دهخدا
(رَ)
قریه ای است از سواد بخارا. (انساب سمعانی) (معجم البلدان یاقوت)
لغت نامه دهخدا
همیشه خاموش، (مهذب الاسماء)، مرد بسیار خاموش، نظیر ساکوته، (منتهی الارب) (آنندراج)، کثیرالسکوت،
اسم للسکوت، (اقرب الموارد)، اسم است بمعنی خاموشی، (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا
(کُ سِ)
سرطان بیضه
لغت نامه دهخدا
(رَ)
محمد بن اسحاق بن حاتم سازکونی مکنی به ابوبکر. از محدثان است. رجوع به انساب سمعانی و معجم البلدان یاقوت شود
لغت نامه دهخدا
(رَ نی ی)
نسبت است به سارکون. رجوع به سارکون شود
لغت نامه دهخدا
(سَ)
از: سر +ا (واسطه) + کوفت (کوفتن). در زبان کنونی: سرکوفت. (حاشیۀ برهان قاطع چ معین). سرزنش و طعنه و به حذف الف نیز آمده است. (انجمن آرا) (آنندراج) (رشیدی)
لغت نامه دهخدا
تصویری از سارکوم
تصویر سارکوم
بیماری سرطان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سورکوپ
تصویر سورکوپ
سورکوپه بازبری بریدن دوباره زبانزد منگیا
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ساکوت
تصویر ساکوت
بسیار خاموش مرد
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سرکوفت
تصویر سرکوفت
طعنه و ملامت
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سرکوفت
تصویر سرکوفت
((سَ))
سرزنش
فرهنگ فارسی معین
تصویری از سراکوفت
تصویر سراکوفت
((سَ))
سرزنش، توبیخ
فرهنگ فارسی معین
تصویری از سرکوفت
تصویر سرکوفت
ملامت
فرهنگ واژه فارسی سره
زخم زبان، سرزنش، شماتت، طعنه، لوم، ملامت، نکوهش
متضاد: تحسین، تمجید
فرهنگ واژه مترادف متضاد