جدول جو
جدول جو

معنی سارت - جستجوی لغت در جدول جو

سارت
(رِ)
برنار سارت، از صاحب منصبان گارد ملی فرانسه متولد شهر بردو (1765- 1858 میلادی) است که بسال 1795 کنسرواتوار ملی موسیقی فرانسه را بنیاد نهاد
لغت نامه دهخدا
سارت
یکی از ایالات (دپارتمانهای) فرانسه است که 6244 هزار گز مربع مساحت و 420400 تن سکنه دارد و کرسی آن شهر مانس است، این دپارتمان به 3 شهرستان (آرندیسمان) و 33 بخش (کانتن) و 386 دهستان (کمون) تقسیم میشود، این ناحیه بعلت جریان رود خانه سارت در آن این نام را یافته است
رودخانه ای است در فرانسه که از دپارتمان (ایالت) ارن سرچشمه میگیرد و بالای شهر آنزه برود خانه ماین می پیوندد ورود خانه مانس را بوجود می آورد، مسیر آن 285 هزار گز است
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از اسارت
تصویر اسارت
اسیر و گرفتار بودن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از جسارت
تصویر جسارت
دلیری، بی باکی، بی پروایی، گستاخی
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از خسارت
تصویر خسارت
ضرر کردن، زیان دیدن، زیان، غرامت
فرهنگ فارسی عمید
(تُ)
جرج. دانشمند آمریکائی به سال 1884 میلادی در بلژیک به دنیا آمد و دانشگاه گنت را بپایان رسانید. از 1916 تا 1951 میلادی استاد تاریخ علم در دانشگاه هاروارد بود، و نیز از 1918 تا 1949 در تحقیقات مربوط به تاریخ علم مؤسسۀ کارنگی شرکت داشت. تا آخر عمر خود 1957 میلادی (2 فروردین 1335 هجری شمسی). رئیس اتحادیۀ بین المللی تاریخ علم و رئیس افتخاری انجمن تاریخ علم آمریکا، و نیز عضو افتخاری انجمهای تاریخ علم بلژیک و هلند و آلمان و ایتالیا و سوئد بود. از دانشگاههای براون و هاروارد و گوته و شیکاگو درجۀ دکتری افتخاری داشت. وی مصنف کتاب چند جلدی ’مقدمه’ یا ’مدخل بر تاریخ علم’ و ’تاریخ علم’ 2 جلد و کتابهای دیگر مقالات وبحثهای بسیار و ناشر نشریات متناوب ایسیس (ایزیس) (43 جلد 1913- 1952 میلادی) واوسیریس (ازیریس) (10 جلد 1936- 1950م.) بود و این 53 جلد اخیر بزرگترین مجموعۀ یادداشتها و بحثهای انتقادی است که تا زمان حاضر در خصوص تاریخ علم انتشار یافته است. رجوع به مقدمۀ تاریخ علم ترجمه احمد آرام چ 1336 تهران شود
لغت نامه دهخدا
(تِ)
شهر کوچکی است در فرانسه و مرکز آرند یسمان کرس، واقع در 30 هزارگزی جنوب شرقی آژاکسیو. 5500 تن سکنه دارد. و آرندیسمان آن به 8 کانتن و 47 کمون تقسیم میشود
لغت نامه دهخدا
(تُ)
آندراآنژلی. نقاش نامدارایتالیائی متولد شهر فلورانس (1486- 1531 میلادی) است. آثار او بسبب موضوع و رنگ آمیزی ارزش بسزائی دارد
لغت نامه دهخدا
تصویری از اسارت
تصویر اسارت
در بند کردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از خسارت
تصویر خسارت
زیان، ضرر
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از عسارت
تصویر عسارت
مسکنت و درویشی و فقر
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از جسارت
تصویر جسارت
گستاخی و تجاوز از حد خود، تهور و دلیری
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اسارت
تصویر اسارت
((اَ یا اِ رَ))
دربند کردن، بردگی
فرهنگ فارسی معین
تصویری از جسارت
تصویر جسارت
((جَ رَ))
دلیر شدن، گستاخی کردن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از خسارت
تصویر خسارت
((خَ رَ))
زیانکاری، زیانمندی
فرهنگ فارسی معین
تصویری از اسارت
تصویر اسارت
بردگی
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از خسارت
تصویر خسارت
زیان، زیانکاری
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از اسارت
تصویر اسارت
Captivity
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از جسارت
تصویر جسارت
Audacity, Boldness, Presumptuousness
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از اسارت
تصویر اسارت
囚禁
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از جسارت
تصویر جسارت
audacia, valentía
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از جسارت
تصویر جسارت
audacia
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از اسارت
تصویر اسارت
prigionia
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از جسارت
تصویر جسارت
audácia, ousadia
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از اسارت
تصویر اسارت
cativeiro
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از جسارت
تصویر جسارت
厚颜无耻 , 大胆
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از جسارت
تصویر جسارت
zuchwałość, odwaga
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از اسارت
تصویر اسارت
плен
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از اسارت
تصویر اسارت
niewola
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از جسارت
تصویر جسارت
зухвалість , сміливість
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از اسارت
تصویر اسارت
неволя
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از جسارت
تصویر جسارت
Dreistigkeit, Kühnheit
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از اسارت
تصویر اسارت
Gefangenschaft
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از جسارت
تصویر جسارت
дерзость , смелость
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از اسارت
تصویر اسارت
cautiverio
دیکشنری فارسی به اسپانیایی