جدول جو
جدول جو

معنی سادیست - جستجوی لغت در جدول جو

سادیست
فرانسوی آزارگرا کسی که مبتلا به سادیسم است
تصویری از سادیست
تصویر سادیست
فرهنگ لغت هوشیار
سادیست
کسی که مبتلی به سادیسم است
تصویری از سادیست
تصویر سادیست
فرهنگ فارسی معین

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از سادیسم
تصویر سادیسم
جنون مردم آزاری
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سادیسم
تصویر سادیسم
شهوت رانی توأم با بی رحمی و شقاوت، جنون آزار دیگران، دگر آزاری (واژه فرهنگستان)
فرهنگ فارسی معین
نوعی بیماری که در آن فرد از آزار دیگران مخصوصاً آزار جنس مخالف در حین عمل جنسی لذت می برد، دگرآزاری
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از نادرست
تصویر نادرست
باطل، غلط
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از بسادست
تصویر بسادست
اعتبار، پول پیشکی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از عادیات
تصویر عادیات
(دخترانه)
نام سوره ای در قرآن کریم
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از پسادست
تصویر پسادست
نسیه، قسطی
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از باتیست
تصویر باتیست
نوعی پارچه نخی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از رادیات
تصویر رادیات
رادیاتور فرانسوی سر برغ تابشگر
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سعدیات
تصویر سعدیات
مشککیان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سناریست
تصویر سناریست
نویسنده نمایشنامه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سوفیست
تصویر سوفیست
فرانسوی از لاتینی زپاکانگر دانا نما زبانباز
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از فاشیست
تصویر فاشیست
پیرو و طرفدار فاشیسم
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از نادرست
تصویر نادرست
غلط، شکسته، معیوب، شخص متقلب و بدکار
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از ناغیست
تصویر ناغیست
نارمشک، درختی دارای برگ های دراز و باریک، چوب سخت و سرخ رنگ و گل های سفید خوش بو که از آن عطر می گیرند، میوۀ این گیاه که خوردنی است
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از جازیست
تصویر جازیست
نوازندۀ آلت موسیقی جاز، خوانندۀ موسیقی جاز
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از سناریست
تصویر سناریست
کسی که فیلم نامه می نویسد، فیلم نامه نویس
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از غادیات
تصویر غادیات
غادیه ها، صبح ها، بامدادان، جمع واژۀ غادیه
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از پسادست
تصویر پسادست
چیزی که پول آن مدتی پس از معامله داده شود، نسیه، برای مثال ستد و داد مکن هرگز جز دستادست / که پسادست خلاف آرد و الفت ببرد (ابوشکور - شاعران بی دیوان - ۸۴)
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از عادیات
تصویر عادیات
صدمین سورۀ قرآن کریم، مکی و دارای ۱۱ آیه، والعادیات
مؤنث واژۀ عادّی، ویژگی آنچه مطابق با عادت معمول است، معمول، متداول، آنچه برتری و امتیازی ندارد، معمولی
فرهنگ فارسی عمید
جمع عادیه، باز دارنده ها تازندگان دوندگان آیینی ها، نام یکی از سیمناد های نپی مونث عادی جمع عادیات
فرهنگ لغت هوشیار
ابر بامدادی، جمع غادیات غوادی، باران بامدادی، بامداد، مونث غادی در بامداد رونده، جمع غوادی
فرهنگ لغت هوشیار
کسی که پیرو فلسفه فاشیسم باشد (عضو حزب ملی ایتالیا که بوسیله موسولینی تاسیس شد)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از کالیست
تصویر کالیست
فرانسوی آهکین
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مادیات
تصویر مادیات
جسمیات، مقابل مجردات، هر چیز که مادی باشد
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از نادرست
تصویر نادرست
کج معوج، دروغگو، بیمار، ناقص، باطل، متقلب خاین مقابل درست
فرهنگ لغت هوشیار
هموند سازمان نازی عضو حزب ناسیونال سوسیالیست آلمان هیتلری، آنکه به نازیسم معتقد است
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از نادوست
تصویر نادوست
نامهربان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ناغیست
تصویر ناغیست
پارسی تازی گشته ناغیست نارمشک نارمشک
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از هادیات
تصویر هادیات
جمع هادیه، پیشروان رمه پیشروان گله
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از باددست
تصویر باددست
((دَ))
ولخرج، اسراف کننده
فرهنگ فارسی معین
تصویری از پسادست
تصویر پسادست
((پَ دَ))
پستادست، نسیه
فرهنگ فارسی معین
تصویری از سناریست
تصویر سناریست
((س))
سناریو نویس
فرهنگ فارسی معین