جدول جو
جدول جو

معنی ساتلج - جستجوی لغت در جدول جو

ساتلج
(لِ)
رودخانه ای در هند، و شرقی ترین و جنوبی ترین پنج رودخانه ای است که پنجاب را تشکیل میدهند. این رودخانه از تبت سرچشمه میگیرد و پس از عبور از هیمالیا با جریانی تند و سیل آساو سیراب ساختن دشت پنجاب و چندین ایالت دیگر و بعد از طی مسیری بطول 1500 هزار گز به پنجاب می پیوندد
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از ساتل
تصویر ساتل
شاتل، روشنک، دانه ای به اندازۀ باقلا، به رنگ سرخ یا سیاه که مصرف دارویی داشته و در هند می روید
فرهنگ فارسی عمید
قصبه ای جزء دهستان خرقان شرقی بخش آوج شهرستان قزوین، 30000، گزی جنوب خاور مرکز بخش در کوهستان، سردسیر، دارای 1969 تن سکنه، آب آن از شعبه رود خانه محلی، محصول آن غلات، سیب زمینی، میوه جات، قلمستان، صنایع دستی آن قالیچه و جاجیم بافی، شغل اهالی زراعت وراه مالرو دارد. (فرهنگ جغرافیایی ایران ج 1 ص 11) ، یکسو گردیدن. (منتهی الارب). یکسو شدن. (زوزنی)
لغت نامه دهخدا
(تِ)
آنچه مانند اشک و مروارید قطره قطره چکان و روان باشد. (منتهی الارب) (آنندراج). آنچه قطره قطره جریان یابد مانند اشک مروارید. (قطر المحیط). هر چیز که راهی میشود قطره قطره مثل اشک و مروارید رشته گسیخته. (شرح قاموس)
لغت نامه دهخدا
(تِ)
داروئی است مانند کمای خشک شده، و آن را به شیرازی روشنک خوانند. و با شین نقطه دار (شاتل) هم آمده است. و معرب آن ساطل است. (برهان) (آنندراج). ساطل... با شین نقطه دار هم آمده است. (برهان) (آنندراج). شاتل... معرب آن شاطل است. (برهان) (آنندراج). شاطل، روشنک. گرم است، مسهل صفرا و اخلاط غلیظ. (منتهی الارب). رجوع به شاتل و ساطل شود
لغت نامه دهخدا
تصویری از ساتل
تصویر ساتل
چکه چکیده دارویی است مانند کمای خشک مستعمل در طب قدیم روشنک
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سالج
تصویر سالج
لاتینی تازی گشته بیدمشک از درختان بید مشک
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سالج
تصویر سالج
((لِ))
بیدمشک، درختی است از گونه بید، با شکوفه های معطر که عرق آن نشاط آور است، مشک بید، گربه بید
فرهنگ فارسی معین