جدول جو
جدول جو

معنی سابوتاژ - جستجوی لغت در جدول جو

سابوتاژ
خراب کاری عمدی در مؤسسه، کارخانه یا معدن برای رسیدن به اهداف اخلال گرانه
تصویری از سابوتاژ
تصویر سابوتاژ
فرهنگ فارسی عمید
سابوتاژ
فرانسوی ویرانگری آسیبش خرابکاری عمده در کارخانه معادن قطار آهن و غیره تخریب پلها جاده ها و غیره. توضیح: احتراز از این کلمه بیگانه اولی است
فرهنگ لغت هوشیار
سابوتاژ((بُ))
خرابکاری عمده در کارخانه، معادن، قطار آهن و غیره، تخریب پل ها، جاده ها و غیره
تصویری از سابوتاژ
تصویر سابوتاژ
فرهنگ فارسی معین
سابوتاژ
خرابکاری، کارشکنی، اخلالگری
فرهنگ واژه مترادف متضاد

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از سابوته
تصویر سابوته
زن پیر، پیرزن
فرهنگ فارسی عمید
(بُ)
مأخوذ از فرانسه، ضایع کردن افزار و مصالح کار و غیره بعمد و خرابکاری کارگران و ضایع کردن موادی که به آنها سپرده شده یا مصنوعاتی که میسازند
لغت نامه دهخدا
(تَ / تِ)
زن پیر باشد به زبان پارسیان. (جهانگیری). زن پیر را گویند بزبان زند و استا. (برهان). زن پیر بزبان مردم اصفهان. (رشیدی) (انجمن آرا) (آنندراج). در لغت فرس ص 504آمده: صابوته زن پیر بود بزبان آسیان، قریع گوید:
مرا که سال بهفتاد و شش رسید و رمید
دلم ز شلۀ صابوته و ز زهرۀ تاز
و بنابراین لغت مزبور از زبان آسی (محتملاً استی) است. (حاشیۀ معین بر برهان قاطع). رجوع به صابوته در این لغت نامه شود
لغت نامه دهخدا
وزنی است معادل سه قیراط که مساوی با یک هشتم اونس انگلیسی باشد، (استینگاس) (ناظم الاطباء) (شعوری)
لغت نامه دهخدا
در اصطلاح اطباء روش بی حس کردن نخاعی که در آن مقدار کمی از مواد بی حس کننده تزریق میکنند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سابوته
تصویر سابوته
زن پیر
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سابوته
تصویر سابوته
((تَ))
زن پیر
فرهنگ فارسی معین