- سائرات
- جمع سائره، گردندگان ستارگان گردنده جمع سایره، سیارات ستارگان گردنده
معنی سائرات - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
جمع زائره، دیدوران
جمع سافره، راهیان مونث سافر، صاحبان سفر: قوم سافره
مونث ساحر زن جادوگر جمع ساحرات سواحر
جمع ساتره، پوشانندگان مونث ساتر پوشاننده پنهان کننده جمع ساترات
جمع سایره، سیارات ستارگان گردنده
یادبودها، یادمان ها
پسماندها، دورریزه ها
ایالت
ترکیبی از قند با یکی از اکسیدهای فلزی
جمع ساقطه، شخشیدگان مونث ساقط جمع ساقطات سواقط
جمع سابقه، فرشتگان، جان های پاک، خردها (در فرزان) جمع سابقه، فرشتگانی که پیشی بردند بر دیوان و شیاطین در ساعت وحی، ارواح مومنان که به سهولت از بدن خارج میشوند، عقول
جمع سابح، جمع سابحه، کشتی ها ستارگان فرشتگان
جمع ساجده، نگونیگران مونث ساجد سجده کننده جمع ساجدات
پارسی تازی گشته شاهتره از گیاهان شاهتره
پارسی یونانی گشته شهرپ شهردار کشوردار
سرباز
مونث سایق سوق دهنده راننده محرک جمع سایقات
جمع سانحه، رخدادها جمع سانحه اتفاقات سرگذشتها
جمع سامکه، بلندها مونث سامک جمع سامکات
جمع سایر اشخاص دیگر دیگران: خانمها با کالسکه روان گشتند و سایرین هم داخل خانه شدند
جمع خاطره، یاد بودها یاد نامه ها
جمع خسارت
جمع دایره (دائره) حوادث پیش آمدها
جمع تاثر
جمع تاخر
جمع شائعه، سرت ها، اخبار راست و دروغ
جمع سیار، جمع سیاره، گدان مونث سیار، کوکبی که گرد آفتاب یا کوکب دیگر گردد و از آن کسب نور کند جمع سیارات سیارگان سیاره ها. توضیح در منظومه شمسی ما 9 سیاره است: عطارد زهره زمین مریخ مشتری زحل اورانوس نپتون پلتون
مربوط به شاعران به شیوه گویندگان: جنبه شاعرانه، همچون شاعران به سبک شاعران: شاعرانه سخن می گوید
جمع صابره، شکیبایان
به گونه رمن کالاهای فرستاده فرستاده ها فرستگان جمع صادره آنچه از محلی خارج کنند و به جای دیگر فرستند، کالاهایی که از کشوری به کشوری دیگر ارسال شود مقابل واردات
جمع صائمه، روزه داران مونث صایم، جمع صایمات (صائمات)
سابح، کشتی ها، ستارگان
ملائکۀ موکل بر ابر و باد
سرباز، به ویژه سرباز روسی