بی رمق و رقیق و بی رنگ و رو. در مورد آبگوشت بی مزه یا چای کم رنگ و پرآب گویند: ’اینکه آب زیپو است’. (فرهنگ عامیانۀ جمال زاده). کلمه ای با معنی مجهول و عوام از آب زیپو، آبگوشت یا آشی سخت کم گوشت و کم چربی و بی مزه اراده کنند. آبگوشت یاچای یا شربتی کم مایه. (یادداشت بخط مرحوم دهخدا)
بی رمق و رقیق و بی رنگ و رو. در مورد آبگوشت بی مزه یا چای کم رنگ و پرآب گویند: ’اینکه آب زیپو است’. (فرهنگ عامیانۀ جمال زاده). کلمه ای با معنی مجهول و عوام از آب زیپو، آبگوشت یا آشی سخت کم گوشت و کم چربی و بی مزه اراده کنند. آبگوشت یاچای یا شربتی کم مایه. (یادداشت بخط مرحوم دهخدا)
نوعی بست برای دوختن به لباس به جای دکمه و جادکمه و آن دونوار یا دوباریکۀ پارچه است که در کنار هر کدام دندانه های فلزی به اندازه های مختلف قرار دارد و با کشیدن گیرۀ متحرک دندانه ها درهم می افتد و با پایین کشیدن گیره دندانه ها از هم باز می شود
نوعی بست برای دوختن به لباس به جای دکمه و جادکمه و آن دونوار یا دوباریکۀ پارچه است که در کنار هر کدام دندانه های فلزی به اندازه های مختلف قرار دارد و با کشیدن گیرۀ متحرک دندانه ها درهم می افتد و با پایین کشیدن گیره دندانه ها از هم باز می شود
نام شهر مرکزی ایالت بنارس که از ایالات شمال غربی هندوستان است در 74 هزارگزی از شمال شرقی بنارس در ساحل چپ از رود کنگ و 58855 تن نفوس، یک کاخ بسیار زیباو بناهای آباد پر تکلف دارد، (قاموس الاعلام ترکی) سامی بیک آرد: یکی از ایالات شمال غربی هندوستان است، مساحت سطحش به 5615 هزار گز مربع و شمارۀ نفوسش 1345570 تن است و از این قرار در هر هزار متر مربع 240 تن زندگی می کنند، (قاموس الاعلام ترکی)
نام شهر مرکزی ایالت بنارس که از ایالات شمال غربی هندوستان است در 74 هزارگزی از شمال شرقی بنارس در ساحل چپ از رود کنگ و 58855 تن نفوس، یک کاخ بسیار زیباو بناهای آباد پر تکلف دارد، (قاموس الاعلام ترکی) سامی بیک آرد: یکی از ایالات شمال غربی هندوستان است، مساحت سطحش به 5615 هزار گز مربع و شمارۀ نفوسش 1345570 تن است و از این قرار در هر هزار متر مربع 240 تن زندگی می کنند، (قاموس الاعلام ترکی)
یکی از فلاسفۀ آتن و برادرزادۀ افلاطون است که در سال 347 قبل از میلاد به جای وی به ریاست آکادمی منصوب شد و در 339 قبل از میلاد درگذشت. از آثار اسپوزیپوس چیزی در دست نیست، لکن ظاهراً عقاید فلسفی وی با عقاید فیثاغورس نزدیک بوده است. (لغت نامۀ تمدن قدیم). وی لئیم و تندمزاج و عشرت دوست بود، بهمین مناسبت شهرت کامل نیافته است. (قاموس الاعلام ترکی ذیل اسپوسیپ) و رجوع به اسبوسبوس شود
یکی از فلاسفۀ آتن و برادرزادۀ افلاطون است که در سال 347 قبل از میلاد به جای وی به ریاست آکادمی منصوب شد و در 339 قبل از میلاد درگذشت. از آثار اسپوزیپوس چیزی در دست نیست، لکن ظاهراً عقاید فلسفی وی با عقاید فیثاغورس نزدیک بوده است. (لغت نامۀ تمدن قدیم). وی لئیم و تندمزاج و عشرت دوست بود، بهمین مناسبت شهرت کامل نیافته است. (قاموس الاعلام ترکی ذیل اسپوسیپ) و رجوع به اسبوسبوس شود
نوعی بست، مرکب از دو نوار قابل انعطاف دارای دندانه های فلزی یا پلاستیکی قابل در هم افتادن که بوسیلۀ لغزاندن گیرۀ کشویی در امتداد آنها میتوان آنرا باز یا بسته کرد، با لغزاندن گیره در یک جهت، نری و مادگی دندانه ها منظماً در هم می افتند و قفل می شوند وبا لغزاندن گیره در جهت مخالف دندانه ها از هم جدا وزیپ باز میشود ... امروزه زیپ در لباس و انواع چمدانها و کیف ها و محفظه های چرمی و پلاستیکی بکار می رود و تا حد فراوانی جانشین تکمه و بعضی از انواع بستها و قفلها و سگکها شده است، (از دایره المعارف فارسی)
نوعی بست، مرکب از دو نوار قابل انعطاف دارای دندانه های فلزی یا پلاستیکی قابل در هم افتادن که بوسیلۀ لغزاندن گیرۀ کشویی در امتداد آنها میتوان آنرا باز یا بسته کرد، با لغزاندن گیره در یک جهت، نری و مادگی دندانه ها منظماً در هم می افتند و قفل می شوند وبا لغزاندن گیره در جهت مخالف دندانه ها از هم جدا وزیپ باز میشود ... امروزه زیپ در لباس و انواع چمدانها و کیف ها و محفظه های چرمی و پلاستیکی بکار می رود و تا حد فراوانی جانشین تکمه و بعضی از انواع بستها و قفلها و سگکها شده است، (از دایره المعارف فارسی)
از فلاسفۀ رواقی یونان قدیم بود که در حدود 280 قبل از میلاد تولد و در 207 قبل از میلاد وفات یافت. کریزیپوس ذات خدائی و روح بشر را نیز از جملۀ مادیات می پنداشت، چنانکه مورخین قدیم نگاشته اند او را متجاوز از 700 کتاب بوده است
از فلاسفۀ رواقی یونان قدیم بود که در حدود 280 قبل از میلاد تولد و در 207 قبل از میلاد وفات یافت. کریزیپوس ذات خدائی و روح بشر را نیز از جملۀ مادیات می پنداشت، چنانکه مورخین قدیم نگاشته اند او را متجاوز از 700 کتاب بوده است
پلاس و گلیم راگویند و آن را شطرنجی نیز خوانند. (برهان). پلاس و گلیم و قالی را گویند و زیلوچه، کوچک قالی و پلاس را گویند، مانند صندوق و صندوقچه. (انجمن آرا) (آنندراج). گلیم را گویند. (جهانگیری). قالی و شطرنجی و زیلوچه یعنی قالیچه که عوام زولیچه گویند. (فرهنگ رشیدی). پلاس و گلیم و گلیم پنبه ای و بهترین زیلوها را در یزد می بافند. (ناظم الاطباء). نخ. (صحاح الفرس). کلمه ای است اعم از قالی و غیر آن. (یادداشت بخط مرحوم دهخدا) : و پیغمبر را (ص) یک قطیفه بود که آن را زیر افکندی و بر آن خفتی و قطیفۀ زیلو به عرب اندر بافته سطبر همچون محفوری... (ترجمه طبری بلعمی). و شهریست بزرگ، خزر خوانند و آنجا بازرگانیها کنند و از همه آن بزرگتر است وآن را باب الابواب خوانند و این زیلوهای محفوری بدان شهر بافند و آنرا دربند خزران خوانند. (ترجمه طبری بلعمی). و از جهرم زیلو و مصلی نماز نیکو خیزد. (حدود العالم، یادداشت بخط مرحوم دهخدا). و از سیستان جامه های فرش افتد بر کردار طبری و زیلوها بر کردار جهرمی. (حدود العالم، ایضاً). و از این شهرک ها (ارجیح، اخلاط، خوی، نخجوان، بدلیس) زیلوهای قالی و غیره و شلواربند و چوب بسیار خیزد. (حدود العالم، ایضاً). یکی زیلو صبا بر دشت گسترد ز لاله تار و از گل پود زیلو. قطران. اما اگر نمد و حصیر دارد برای زیلو سؤال نشاید و اگر سفالین دارد برای مسین سؤال نشاید. (کیمیای سعادت). و زیلوهای جهرمی بافند و هوای آنجا (جهرم) گرمسیر است. (فارسنامۀ ابن البلخی ص 131). هست زیلو دربساط و بوریا جای گل گل باش و جای خار خار. نظام قاری. آسمان خرگه و زیلوست زمین خارا کوه اطلس و تافته دان مهر و مه پرانوار. نظام قاری. رجوع به زلیه شود، در زبان عامیانۀ امروز بین آن (زیلو) و پلاس و گلیم تفاوتی هست، چه گلیم فرشی است نازک که بافت آن شبیه زیلو اما از پشم است و زیلو به نوعی خاص از فرش پنبه ای اطلاق می شود. (از فرهنگ عامیانۀ جمال زاده)
پلاس و گلیم راگویند و آن را شطرنجی نیز خوانند. (برهان). پلاس و گلیم و قالی را گویند و زیلوچه، کوچک قالی و پلاس را گویند، مانند صندوق و صندوقچه. (انجمن آرا) (آنندراج). گلیم را گویند. (جهانگیری). قالی و شطرنجی و زیلوچه یعنی قالیچه که عوام زولیچه گویند. (فرهنگ رشیدی). پلاس و گلیم و گلیم پنبه ای و بهترین زیلوها را در یزد می بافند. (ناظم الاطباء). نخ. (صحاح الفرس). کلمه ای است اعم از قالی و غیر آن. (یادداشت بخط مرحوم دهخدا) : و پیغمبر را (ص) یک قطیفه بود که آن را زیر افکندی و بر آن خفتی و قطیفۀ زیلو به عرب اندر بافته سطبر همچون محفوری... (ترجمه طبری بلعمی). و شهریست بزرگ، خزر خوانند و آنجا بازرگانیها کنند و از همه آن بزرگتر است وآن را باب الابواب خوانند و این زیلوهای محفوری بدان شهر بافند و آنرا دربند خزران خوانند. (ترجمه طبری بلعمی). و از جهرم زیلو و مصلی نماز نیکو خیزد. (حدود العالم، یادداشت بخط مرحوم دهخدا). و از سیستان جامه های فرش افتد بر کردار طبری و زیلوها بر کردار جهرمی. (حدود العالم، ایضاً). و از این شهرک ها (ارجیح، اخلاط، خوی، نخجوان، بدلیس) زیلوهای قالی و غیره و شلواربند و چوب بسیار خیزد. (حدود العالم، ایضاً). یکی زیلو صبا بر دشت گسترد ز لاله تار و از گل پود زیلو. قطران. اما اگر نمد و حصیر دارد برای زیلو سؤال نشاید و اگر سفالین دارد برای مسین سؤال نشاید. (کیمیای سعادت). و زیلوهای جهرمی بافند و هوای آنجا (جهرم) گرمسیر است. (فارسنامۀ ابن البلخی ص 131). هست زیلو دربساط و بوریا جای گل گل باش و جای خار خار. نظام قاری. آسمان خرگه و زیلوست زمین خارا کوه اطلس و تافته دان مهر و مه پرانوار. نظام قاری. رجوع به زلیه شود، در زبان عامیانۀ امروز بین آن (زیلو) و پلاس و گلیم تفاوتی هست، چه گلیم فرشی است نازک که بافت آن شبیه زیلو اما از پشم است و زیلو به نوعی خاص از فرش پنبه ای اطلاق می شود. (از فرهنگ عامیانۀ جمال زاده)
زی په تس (327- 279 قبل از میلاد). والی یا پادشاه بی تی نیه که استقلال این مملکت را در زمان جانشینان اسکندر حفظ کرد و شهری ساخت که موسوم به زی په تیه گردید و از حیث ثروت معروف به ود. (تاریخ ایران باستان ج 3 ص 2151، 2166)
زی په تس (327- 279 قبل از میلاد). والی یا پادشاه بی تی نیه که استقلال این مملکت را در زمان جانشینان اسکندر حفظ کرد و شهری ساخت که موسوم به زی په تیه گردید و از حیث ثروت معروف به ود. (تاریخ ایران باستان ج 3 ص 2151، 2166)
وسیله ای است که برای به هم پیوستن دو لبه پارچه، چرم، مشماع، جیر و... به لباس، چمدان، ساک و... می دوزند. این وسیله متشکل از دو نوار باریک از جنس پارچه محکم است که از یک قاعده به یکدیگر وصلند و در طول آن ها یک ردیف دندانه منظم فلزی
وسیله ای است که برای به هم پیوستن دو لبه پارچه، چرم، مشماع، جیر و... به لباس، چمدان، ساک و... می دوزند. این وسیله متشکل از دو نوار باریک از جنس پارچه محکم است که از یک قاعده به یکدیگر وصلند و در طول آن ها یک ردیف دندانه منظم فلزی