- زیه (یَ / یِ)
زایش. ایلاد. زادن. (یادداشت بخط مرحوم دهخدا) :
هنرشان همین است کاندر کمر
بگاه زیه مردم آرند بر.
اسدی (یادداشت ایضاً).
رجوع به ’زه’ و ’زی’ شود
هنرشان همین است کاندر کمر
بگاه زیه مردم آرند بر.
اسدی (یادداشت ایضاً).
رجوع به ’زه’ و ’زی’ شود
