- زینا (دخترانه)
- مخفف زیناوند، لقب تهمورث پادشاه پیشدادی
معنی زینا - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
زنیان، گیاهی خودرو با گلهای سفید و دانه هایی زرد رنگ و خوش بو با طعم کمی تند و تلخ که گاهی روی نان می ریخته اند و برای تهیه اسانس کاربرد دارد، زینیان، نینیا، ساسم، جوانی، نغن، نغنخوٰاد، نغنخوٰالان، نانخوٰاه، نان خوٰاه
(پسرانه)
فرهنگ نامهای ایرانی
مرد دانشمند، سوراخ کننده، نام پدر شیخ ابوعلی سینا، صفت مشبه از سنبیدن، نام شبه جزیره ای کوهستانی در شمال شرقی مصر که حضرت موسی (ع) به پیامبری برگزیده شد و الواح دهگانه را خداوند به او نازل کرد، نام جد ابن سینا پزشک ودانشمند نامدار ایرانی
(دخترانه)
فرهنگ نامهای ایرانی
گردنبند، گلی کوچک و زینتی، گلی معمولاً سفید با گلچه های گلبرگی، پرنده ای شبیه سار با پرهای رنگارنگ
ضرر، خسارت
آگاه، بصیر، بیننده
آرایه
بصیر
درجه
بوق
جمع زکین، زیرکان تیرهوشان
جمیل و صاحب جمال، قشنگ، خوشگل
نقصان، ضرر، خسارت و کمی آسیب، صدمه، گزند، آزار
پله و پایه و پلکان و نردبان
روی، فلزی که گراور سازان روی آن عکس گیرند
آنچه که بدان آرایش کنند پیرایه زیور
بد دل، درختی است خوشبوی و خوش منظر زینت پدر، نام دختر حضرت علی (ع) قهرمان کربلای حسینی
از این جهت بدین سبب ایرا
ناز و کرشمه و عشقبازی، گل
سوراخ کننده
درختی خوش منظر و خوش بو، جبان، ترسو
آرایش، آنچه با آن آرایش کنند، پیرایه، زیور
نوعی شیشۀ رنگی، به ویژه سبز برای ساختن ظروف، نوعی رنگ یا لعاب آبی رنگ برای نقاشی و تزیین ظرف های طلا و نقره، در علم زیست شناسی پوستۀ سفید رنگ روی دندان که محافظ دندان است، در علم زیست شناسی پرنده ای با پرهای رنگارنگ که می تواند صدای انسان را تقلید کند، مرغ مینا، در علم زیست شناسی گل مینا، جام شراب، شراب