جدول جو
جدول جو

معنی زیرکش - جستجوی لغت در جدول جو

زیرکش
گوشه ای در دستگاه های شور و نوا، حسینی، یکی از دوازده مقام موسیقی ایرانی، حسینی
تصویری از زیرکش
تصویر زیرکش
فرهنگ فارسی عمید
زیرکش(کَ / کِ)
یکی از مقامات موسیقی قدیم. حسینی. (فرهنگ فارسی معین).
- زیرکش خاوران، یکی از آهنگ های موسیقی. رجوع به آهنگ شود.
- زیرکش عشیران، یکی از آهنگ های موسیقی. رجوع به آهنگ شود
لغت نامه دهخدا
زیرکش((کَ یا کِ))
یکی از مقامات موسیقی قدیم، حسینی
تصویری از زیرکش
تصویر زیرکش
فرهنگ فارسی معین

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از تیرکش
تصویر تیرکش
ترکش، کیسه یا جعبه که در قدیم تیرهای کمان را در آن می گذاشتند و به پهلوی خود آویزان می کردند، تیردان، شغا، شکار، کیش
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از زیرکی
تصویر زیرکی
زیرک بودن، هوشیاری
فرهنگ فارسی عمید
(کَ)
تیردان را گویند و ترکش مخفف آن است. (برهان) (از غیاث اللغات) (از آنندراج) (از ناظم الاطباء). از تیر (سهم) + کش = تیرکش و در ایتالیائی ’تورکاسو’. (حاشیۀ برهان چ معین) :
ز صیدگاهی صیدی نکرده ام چه کنم
دمی که تیرکشم پر بود کمان خالی.
مسیح کاشی (از آنندراج).
، به معنی سوراخی که در دیوار قلعه و قصر ملوک برای انداختن تیر و بندوق به جانب دشمن، می سازند. (غیاث اللغات) (آنندراج). سوراخی در دیوار قلعه برای انداختن تیر و گلوله به جانب دشمن. (ناظم الاطباء) :
قصر ترا برج کمان تیرکش
شیشۀ آن نه فلک شیشه وش.
میرخسرو (از آنندراج)
لغت نامه دهخدا
(دَ / دِ)
زجر کشنده. ستمکش. آنکه آزار کشد و تحمل ستم کند. که تحت حکومت یا رژیم ستمکارانه ای بسر برد. که در زندگی با حوادث آزار دهنده و مصائب روبرو باشد. که آزار دیگران را تحمل کند. که بار زحمت دیگران بدوش کشد. رجوع به زجر، زجرکش، زجر کشیدن، زجرکش شدن و زجر دیدن شود
لغت نامه دهخدا
تصویری از زیرکی
تصویر زیرکی
با هوش بودن هوشیاری صاحب فراست بودن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از زیر کش
تصویر زیر کش
یکی از مقامات موسیقی قدیم حسینی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تیرکش
تصویر تیرکش
((کَ))
تیردان، ترکش، جعبه یا کیسه ای که در آن تیرهای کمان را جا می دادند و به پهلو می آویختند، هر تکه ای از نارنجک، خمپاره یا بمب که در اثر انفجار از آن جدا شده باشد
فرهنگ فارسی معین
تصویری از زیرکی
تصویر زیرکی
((رَ))
هوشیاری
فرهنگ فارسی معین
تصویری از زیرکی
تصویر زیرکی
کیاست
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از زیرکشک
تصویر زیرکشک
آسندر
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از زیرکی
تصویر زیرکی
دهاءً
دیکشنری فارسی به عربی
تصویری از زیرکی
تصویر زیرکی
Adroitness, Foxiness, Wit, Wittiness
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از زیرکی
تصویر زیرکی
adresse, ruse, esprit
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از زیرکی
تصویر زیرکی
灵巧 , 狡猾 , 机智
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از زیرکی
تصویر زیرکی
器用さ , 狡猾 , 機知
دیکشنری فارسی به ژاپنی
تصویری از زیرکی
تصویر زیرکی
ловкость , хитрость , остроумие
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از زیرکی
تصویر زیرکی
Geschicklichkeit, Schlauheit, Witz, Schlagfertigkeit
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از زیرکی
تصویر زیرکی
چالاکی , چالبازی , ذہانت
دیکشنری فارسی به اردو
تصویری از زیرکی
تصویر زیرکی
দক্ষতা , চালাকি , বুদ্ধিমত্তা , বুদ্ধিদীপ্ততা
دیکشنری فارسی به بنگالی
تصویری از زیرکی
تصویر زیرکی
ความคล่องแคล่ว , ความเจ้าเล่ห์ , ความเฉลียวฉลาด
دیکشنری فارسی به تایلندی
تصویری از زیرکی
تصویر زیرکی
ustadi, ujanja, akili
دیکشنری فارسی به سواحیلی
تصویری از زیرکی
تصویر زیرکی
beceriklilik, kurnazlık, zeka
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی
تصویری از زیرکی
تصویر زیرکی
זריזות , ערמומיות , פִּקְּחוּת
دیکشنری فارسی به عبری
تصویری از زیرکی
تصویر زیرکی
zręczność, przebiegłość, dowcip, błyskotliwość
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از زیرکی
تصویر زیرکی
능숙함 , 교활함 , 재치
دیکشنری فارسی به کره ای
تصویری از زیرکی
تصویر زیرکی
kecakapan, kelicikan, kecerdikan, kecerdasan
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
تصویری از زیرکی
تصویر زیرکی
चतुराई , चालाकी , चतुराई , बुद्धिमानी
دیکشنری فارسی به هندی
تصویری از زیرکی
تصویر زیرکی
behendigheid, sluwheid, geestigheid, gevatheid
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از زیرکی
تصویر زیرکی
спритність , хитрість , дотепність
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از زیرکی
تصویر زیرکی
destreza, astucia, ingenio, ingeniosidad
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از زیرکی
تصویر زیرکی
destrezza, furbizia, arguzia
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از زیرکی
تصویر زیرکی
destreza, astúcia, sagacidade
دیکشنری فارسی به پرتغالی