جدول جو
جدول جو

معنی زیرجان - جستجوی لغت در جدول جو

زیرجان
دهی از دهستان دربقاضی است که در بخش حومه شهرستان نیشابور و در دوازده هزارگزی جنوب نیشابور واقع است و 144 تن سکنه دارد، (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9)
دهی از دهستان زیبد است که در بخش جویمند حومه شهرستان گناباد واقع است و 171 تن سکنه دارد، (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از دیوجان
تصویر دیوجان
بدنفس، بدطینت، شیطان صفت، سخت جان، سال خورده، دلاور و شجاع، بیرحم
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از تیردان
تصویر تیردان
ترکش، کیسه یا جعبه که در قدیم تیرهای کمان را در آن می گذاشتند و به پهلوی خود آویزان می کردند، تیردان، شغا، شکار، کیش
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از دریجان
تصویر دریجان
دریگان، یک سوم هر برج
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از ایرمان
تصویر ایرمان
مهمان، مهمان ناخوانده، طفیلی، برای مثال دل دستگاه توست به دست جهان مده / کاین گنج خانه را ندهد کس به ایرمان (خاقانی - ۳۰۹)
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از حزیران
تصویر حزیران
از ماه های سریانی یا رومی، بین ایار و تموز، ماه ششم تقویم شمسی بعضی از کشورهای عربی، مطابق ماه ژوئن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از تیرگان
تصویر تیرگان
روز سیزدهم تیرماه، جشنی که در این روز در ایران باستان، برپا می کرده اند
فرهنگ فارسی عمید
(یَ شَ)
دهی است از دهستان زهرا بخش بوئین شهرستان قزوین واقع در 24 هزارگزی بوئین. با 370 تن سکنه. آب آن از قنات و رود خانه حاج عرب و راه آن ماشین رو است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 1)
لغت نامه دهخدا
دهی از دهستان جوانرود است که در بخش پاوۀ شهرستان سنندج واقع است و 300 تن سکنه دارد، (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5)
لغت نامه دهخدا
(زَ)
دهی از دهستان و بخش خفر شهرستان جهرم است که 226 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 7)
لغت نامه دهخدا
ماه، (جهانگیری) (یادداشت بخط مرحوم دهخدا)، قمر و ماه، (ناظم الاطباء)، این کلمه مصحف زبرقان است و عربی است، (یادداشت ایضاً)، بمعنی قمر تصحیف است و صحیح زبرقان، عربی است نه فارسی، (فرهنگ رشیدی)، رجوع به زبرقان شود
لغت نامه دهخدا
نام ماهی است از ماههای ملکی، (برهان)، در برهان لفظاً و معناً غلط است، زبرقان با باء موحده صحیح است بمعنی ماه یعنی قمر و عربی است، (یادداشت بخط مرحوم دهخدا)، صاحب جهانگیری گفته نامی است از نامهای ماه و این بیت را از ملامظهر شاهد آورده:
آسمان درگاه دستوری که سر بر آستانش
هفت اختر از زحل تا زیرقان آورده است،
در برهان گوید نام ماهی است از ماههای ملکی و هر دو خطا کرده اند، اولاً زیرقان بکسر نیست، دوم به یای نیست و نامی از نامهای ماه نیست و ماه ملکی نیست، زبرقان به زای مکسور به بای ابجد زده است و بمعنی قمر است و آن نیز عربی است و پارسی نیست و قال صاحب القاموس: الزبرقان بالکسر، القمر، (انجمن آرا) (آنندراج)، از صاحب برهان در بیان این لغت بدو وجه سهو واقع شد: اول اینکه زبرقان در قاموس با بای ابجد موجود است و در اینجا با یای حطی نوشته، دوم اینکه در بیان معنی گفته که نام ماهی است ازماههای ملکی، حال آنکه صاحب قاموس گفته: الزبرقان بالکسر، القمر، (حاشیۀ برهان چ معین)، رجوع به زبرقان شود
لغت نامه دهخدا
مکانی بر راه بلخ به غزنین: پس لشکر از راه درۀ زیرقان و غوروند بکشیدند و بیرون آمدند و سه روز مقام کردند با نشاط شراب و شکار به دشت حورانه، (تاریخ بیهقی چ ادیب ص 246 و چ فیاض ص 247)
لغت نامه دهخدا
(رَ)
دهی از دهستان اوجان است که در بخش بستان آباد شهرستان تبریز واقع است و 206 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4)
لغت نامه دهخدا
(زیرْ)
دهی از دهستان قره طقان است که در بخش بهشهر شهرستان ساری واقع است و 250 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 3)
لغت نامه دهخدا
از قرا یا از محله های اصفهان است و ابومنصور زارجانی منسوب به آنجا است، (از معجم البلدان)، و رجوع به زارجانی شود
لغت نامه دهخدا
شهرستان سیرجان یکی از شهرستانهای استان هشتم کشور است، این شهرستان در باختر استان هشتم واقع شده و محدود است: از طرف شمال به شهرستان رفسنجان، از خاور به شهرستان بم، از جنوب به شهرستان بندرعباس و از باختر به شهرستان شیراز، شهرستان سیرجان طبق تقسیمات کشور از سه بخش بنام بخش مرکزی، بخش بافت، و بخش مشیز تشکیل شده است، حدود از شمال به شهرستان رفسنجان، از خاور به بخش بافت و از جنوب به بخش سعادت آباد، از باختر به بخش نیریز، از نظر طبیعی بر دو قسم است: الف - جلگه ب - کوهستانی، سازمان اداری بخش مرکزی از 8 بخش تشکیل شده است: 1- دهستان بلورد 6 آبادی و 2918 تن سکنه دارد 2- دهستان محمدآباد 14 آبادی و 1288 تن سکنه دارد 3- دهستان پاریز 51 آبادی و 11795 تن سکنه دارد 4- دهستان قهستان 17 آبادی و 3549 تن سکنه دارد 5- دهستان ابراهیم آباد 28 آبادی و 1633 تن سکنه دارد 6- دهستان زیدآباد 23 آبادی و 6884 تن سکنه دارد 7- دهستان سعدآباد 31 آبادی و 16068 تن سکنه دارد 8- دهستان کوه پنچ 48 آبادی و 3954 تن سکنه دارد، مرکز بخش شهر کوچک سعیدآباد است، این بخش از 272 آبادی تشکیل شده و جمعیت آن 45089 تن است، (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 8)، رجوع به نزههالقلوب صص 140- 188، معجم البلدان و جغرافیای سیاسی و طبیعی کیهان شود
لغت نامه دهخدا
از مزارع کوهستانی سیرجان کرمان است، (از مرآت البلدان ج 4 ص 336)
لغت نامه دهخدا
تصویری از حزیران
تصویر حزیران
ماه نهم از سال سریانی بین ایار و تموز
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ایرمان
تصویر ایرمان
مهمان میهمان
فرهنگ لغت هوشیار
پارسی تازی گشته دریگان دریگان سه بهر سه بخش آسایی است (آسا قانون) در ستاره شناسی که در آن چهره ها و پیکرهای آسمانی را به سه گروه بخش می کنند قانونی است در هیئت که در آن صور و اشکال فلکی را بسه طبقه تقسیم کنند، سه یک برجها نزد هندوان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تیرگان
تصویر تیرگان
نام روز سیزدهم از ماه تیر
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از دیدجان
تصویر دیدجان
شتر بارکش
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ایرمان
تصویر ایرمان
مهمان، مهمان ناخوانده
فرهنگ فارسی معین
تصویری از تیرگان
تصویر تیرگان
((رْ یا رَ))
جشنی که ایرانیان در روز سیزده از ماه تیر (تیر روز) برپا می کنند
فرهنگ فارسی معین
تصویری از حزیران
تصویر حزیران
((حَ))
ماه نهم از سال سریانی، بین ایار و تموز
فرهنگ فارسی معین
تصویری از دیوجان
تصویر دیوجان
شیطان صفت، سخت جان، بی رحم
فرهنگ فارسی معین
تصویری از ایرمان
تصویر ایرمان
وخشی
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از زیرکان
تصویر زیرکان
اکیاس
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از ایرمان
تصویر ایرمان
روحانی
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از بی جان
تصویر بی جان
بی روح
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از سیرجان
تصویر سیرجان
سیرگان
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از بی جان
تصویر بی جان
Inanimate, Lifeless, Lifelessly
دیکشنری فارسی به انگلیسی
از توابع قره طغان بهشهر
فرهنگ گویش مازندرانی
تصویری از بی جان
تصویر بی جان
неживой , безжизненный , безжизненно
دیکشنری فارسی به روسی