- زیدمناه (زَ دِ مَ)
ابن تمیم بن مربن أد. از اجداد جاهلی بود و فرزندانش بطنی از تمیم از عدنانیهاند.. رجوع به امتاع ج 1 و انساب سمعانی و المعرب جوالیقی و عقدالفرید ج 6 ص 152 شود
معنی زیدمناه - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
(عَ دُ مَ)
لغت نامه دهخدا
فرع دوم از کنانه است و آنان بنوت عبدمناه بن کنانه اند و آنان را چند بطن است. (از صبح الاعشی ج 1 ص 350). و رجوع به الاعلام زرکلی شود
(رَ عَ تِ نِ لِ)
لغت نامه دهخدا
ابن زیدمناه، جد جاهلی و فرزندان وی شعبه ای از تمیم از عدنانیه بودند، این قبیله از اینرو به ربیعهالکبری و ربیعهالجوع معروف شدندتا با ربیعهالصغری اشتباه نشوند. از منازل این قبیله ’شرمداء’ از دیه های وشم در نجد است. نسبت به وی ربعی است و علقمه الفحل شاعر نامی از نسل او بود. (از اعلام زرکلی چ جدید ج 3). و رجوع به منتهی الارب شود