مردم خیره و ستیزه کار و لجوج را گویند. (برهان) (از ناظم الاطباء). مرد خیرۀ ستیزه جو. (از انجمن آرا) (از آنندراج). ستیهنده و قیل به ازای فارسی. (شرفنامۀ منیری). ژکاره. خیره سر ستیزه کار. لجوج. (فرهنگ فارسی معین). رجوع به ژکاره شود
مردم خیره و ستیزه کار و لجوج را گویند. (برهان) (از ناظم الاطباء). مرد خیرۀ ستیزه جو. (از انجمن آرا) (از آنندراج). ستیهنده و قیل به ازای فارسی. (شرفنامۀ منیری). ژکاره. خیره سر ستیزه کار. لجوج. (فرهنگ فارسی معین). رجوع به ژکاره شود
خارپشت بزرگ تیرانداز که خارهای بلند ابلق دارد و آن ها را مانند تیر می اندازد، جوجه تیغی تشی، سیخول، سکاسه، رکاشه، اسگر، اسغر، سنگر، سگر، پهمزک، پیهن، بیهن، روباه ترکی، کاسجوک، جبروز، قنفذ
خارپشت بزرگ تیرانداز که خارهای بلند ابلق دارد و آن ها را مانند تیر می اندازد، جوجه تیغی تَشی، سیخول، سُکاسه، رُکاشه، اُسگُر، اُسغُر، سَنگُر، سُگُر، پَهمَزَک، پیهَن، بیهَن، روباه تُرکی، کاسجوک، جَبروز، قُنفُذ