جدول جو
جدول جو

معنی زوریخ - جستجوی لغت در جدول جو

زوریخ
شهری در سویس و کرسی کانتون زوریخ است، این شهر بر کنار لیما که در همین مکان از دریاچۀ زوریخ خارج میشود واقع است و 438800 تن سکنه دارد، درین شهر یک دانشگاه و موزۀ مهمی تأسیس شده است، این شهر یکی از بزرگترین شهرها و از مراکز اصلی صنایع کشور سویس است، پیروزی ’ماسنا’ بر اطریشی ها و روس هابه سال 1799 میلادی در این شهر اتفاق افتاد و در سال 1859 عهدنامۀ صلح با اطریش در این شهر امضاء گردید، کانتن زوریخ جمعاً 105700 تن سکنه دارد، (از لاروس)
دریاچه ای است در کشور سویس و در میان کانتن زوریخ، شویز و سن گال قرار دارد و سطح آن معادل 88 کیلومتر مربع است، (از لاروس)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از زورین
تصویر زورین
زبرین، بالایی
فرهنگ فارسی عمید
(تَ رَضْ ضی)
تاریخ کردن نامه و آنچه بدان ماند. (تاج المصادر بیهقی) (زوزنی). تاریخ کردن. (دهار). تاریخ نوشتن کتاب را. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء) ، وقت چیزی پدید آمدن. (آنندراج)
لغت نامه دهخدا
زورمند، زورناک، هر چیز پرزور و قوی، (از بهار عجم) (از آنندراج) :
بادۀ زورین نتابد پنجۀ هوش مرا
شکوه نگشاید ز هم لبهای خاموش مرا،
امیر وقاری (از بهار عجم)،
ایمنند اغنیا ز جور فلک
بی کشاکش کمان زورین است،
راضی (از آنندراج)،
رجوع به زور شود
لغت نامه دهخدا
(زَ وَ)
زوروین. (آنندراج). زبرین. بالایی. (فرهنگ فارسی معین). زبرین و بالایین و فوقانی. (ناظم الاطباء). رجوع به زوروین شود
لغت نامه دهخدا
توانایی و قدرت و طاقت و نیرو، (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا
تصویری از زورین
تصویر زورین
زبرین بالایی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از توریخ
تصویر توریخ
روزمه گذاری
فرهنگ لغت هوشیار
اجباری، عنفاً، قسری، متنکراً
متضاد: اختیاری، دلبخواهی
فرهنگ واژه مترادف متضاد