- زودغرس(غَ رَ)
زودخشم. تندخشم. (یادداشت بخط مرحوم دهخدا) :
گرنه بدبختمی مرا که فکند
به یکی جاف جاف زودغرس
او مرا پیش شیر نپسندد
من نتاوم بر او نشسته مگس.
رودکی (یادداشت ایضاً)
گرنه بدبختمی مرا که فکند
به یکی جاف جاف زودغرس
او مرا پیش شیر نپسندد
من نتاوم بر او نشسته مگس.
رودکی (یادداشت ایضاً)
