- زودرس
آنکه یا آنچه پیش از موقع مقرر فرابرسد، گل یا میوه که زودتر از نوع خود به دست آید
معنی زودرس - جستجوی لغت در جدول جو
- زودرس (خوَرْ / خُرْ دَ / دِ)
زودرسنده. آنچه که پیش از موقع مقرر بدست آید، مخصوصاً گل و میوه. (فرهنگ فارسی معین). آنکه زود برسد. (آنندراج) :
بندد آیین دگر چون دیرتر خندد بهار
بوی گل از غنچه های زودرس نشنیده ام.
میرزا جلال (از آنندراج)
بندد آیین دگر چون دیرتر خندد بهار
بوی گل از غنچه های زودرس نشنیده ام.
میرزا جلال (از آنندراج)
- زودرس ((رَ یا رِ))
آن چه که پیش از موقع مقرر به دست آید
- زودرس
پیشرس
متضاد: دیررس
متضاد: دیررس
- زودرس
سابقٌ لأوانه
- زودرس
Precocious, Premature
- زودرس
précoce, prématuré
- زودرس
สุกก่อนเวลา , คลอดก่อนกำหนด
- زودرس
پختہ , پیش از وقت
- زودرس
পূর্বেই , অকাল
- زودرس
早熟な , 早産の
- زودرس
mapema
- زودرس
erken
- زودرس
מוקדם , מוקדם
- زودرس
조숙한 , 조산의
- زودرس
prematur
- زودرس
शीघ्र , पूर्वकालिक
- زودرس
voortijdig, te vroeg
- زودرس
precoz, prematuro
- زودرس
precoce, prematuro
- زودرس
precoce, prematuro
- زودرس
早熟的 , 早产的
- زودرس
przedwczesny
- زودرس
передчасний , передчасний
- زودرس
frühreif, verfrüht
- زودرس
преждевременный
