جمع واژۀ زوجه، بمعنی زن. (آنندراج) (ناظم الاطباء). زنان. همسران. توضیح اینکه معمولاً به خطا زوجات گویند. (فرهنگ فارسی معین). - تعددزوجات، چند تن بودن همسران یک مرد. (فرهنگ فارسی معین). رجوع به تمدن جرجی زیدان ج 5 ص 78 شود
جَمعِ واژۀ زَوْجه، بمعنی زن. (آنندراج) (ناظم الاطباء). زنان. همسران. توضیح اینکه معمولاً به خطا زَوَجات گویند. (فرهنگ فارسی معین). - تعددزوجات، چند تن بودن همسران یک مرد. (فرهنگ فارسی معین). رجوع به تمدن جرجی زیدان ج 5 ص 78 شود
عددی است که بدو نیم شود و نیمه آن هم بدو نیم شود و هم چنین تا بیکی منتهی گردد مانند هشت (8) مقابل زوج الفرد. یا زوج الزوج و الفرد. عددی است که بدو نیم بیش از یکبار شود و بیکی منتهی نگردد مانند دوازده (12)
عددی است که بدو نیم شود و نیمه آن هم بدو نیم شود و هم چنین تا بیکی منتهی گردد مانند هشت (8) مقابل زوج الفرد. یا زوج الزوج و الفرد. عددی است که بدو نیم بیش از یکبار شود و بیکی منتهی نگردد مانند دوازده (12)