جدول جو
جدول جو

معنی زوبعه - جستجوی لغت در جدول جو

زوبعه
تندباد، گردباد
تصویری از زوبعه
تصویر زوبعه
فرهنگ فارسی عمید
زوبعه
گردباد، تند باد
تصویری از زوبعه
تصویر زوبعه
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از زوبع
تصویر زوبع
حقیر، پست، کوتاه، شیطان، ابلیس
فرهنگ فارسی عمید
(تَ مَکْ کُ)
پرزه برآوردن جامه. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد)
لغت نامه دهخدا
(قَ بَ عَ)
جانورکی است. (منتهی الارب) (از اقرب الموارد)
لغت نامه دهخدا
(زَ بَ)
مرد کوتاه بالا. (منتهی الارب) (آنندراج). قصیر و حقیر. (اقرب الموارد). هذا ما فی الصحاح و قال فی القاموس: ’الروبع’، القصیر الحقیر بالراء مهمله لا غیر و تصحف علی الجوهری فی اللغه... (منتهی الارب). رجوع به روبع و منتهی الارب شود
لغت نامه دهخدا
(اُمْ مِ زَ بَ عَ)
دولت. (المرصع).
لغت نامه دهخدا
(اَ زَ بَ عَ)
گردباد. گردباده. دیوباد. دوله. سنگ دوله. اعصار
لغت نامه دهخدا
تصویری از زوبعی
تصویر زوبعی
شیطنت حیله گری نیرنگ بازی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از زوبع
تصویر زوبع
خرد، کوته بالا، اهریمن (ابلیس) شیطان ابلیس
فرهنگ لغت هوشیار
سبک چست، گروزه گروه مردم، پاره گیاه، بیاره (قاچ) پلک (قاچ گویش گیلکی) لاهوره (قاچ) شترک (قاچ خربزه)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از زوبع
تصویر زوبع
((زُ بَ))
شیطان، ابلیس
فرهنگ فارسی معین