جدول جو
جدول جو

معنی زوایلوس - جستجوی لغت در جدول جو

زوایلوس(زُ)
سرکردۀ پانصد سوار یونانی تازه نفس که به قشون اسکندر ملحق گردید و چون دیگر سرکردگان به اسکندر پیوستند وی عازم تسخیر سیستان کنونی گردید. رجوع به تاریخ ایران باستان ج 2 ص 1656 شود
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

از داروهای طبی، غرب، پیش از سر باز کردن. (یادداشت مؤلف)
لغت نامه دهخدا
گیاهی است که به فارسی آن را شنگار و به عربی حمیرا خوانند، برگ آن سیاه به سرخی مایل است، با سرکه بر بهق طلا کنند نافع باشد، آن را خس الحمار هم میگویند، (آنندراج) (برهان)
لغت نامه دهخدا
(یَ یَ)
نام حکیمی از مفسرین کتب قدیمه. (ابن الندیم)
لغت نامه دهخدا
موسیقار را گویند و آن سازی باشد مشهور و معروف، (برهان قاطع) (آنندراج) (از ناظم الاطباء)، نای لوش، (ناظم الاطباء)، و با شین نقطه دار بر وزن بازپوش هم به نظر آمده است و درست است، چه در فارسی سین و شین به هم تبدیل می یابند، (برهان قاطع)
لغت نامه دهخدا