جدول جو
جدول جو

معنی زهه - جستجوی لغت در جدول جو

زهه
بدست آوردن نتیجه از در آمیختن نر و ماده نتایج تخم گیری
تصویری از زهه
تصویر زهه
فرهنگ لغت هوشیار
زهه
((زِ هَ یا هِ))
به دست آوردن نتیجه از درآمیختن نر و ماده، نتاج، تخم گیری
تصویری از زهه
تصویر زهه
فرهنگ فارسی معین

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

نزهت در فارسی پاکیزگی نیکویی، خرمی دلگشایی، پاکیزه خویی پاکدامنی، نامی برای زنان آلتی موسیقی که آنرا صفی الدین عبدالمومن اختراع کرد
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از زهره
تصویر زهره
(دخترانه)
سیاره ونوس، نماد نوازندگی و خنیاگری، نام سیاره ای در منظومه شمسی که از درخشنده ترین اجرام آسمانی است
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از زهر
تصویر زهر
سم
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از زهره
تصویر زهره
ناهید
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از دهه
تصویر دهه
هر قسمت ده تائی از چیزی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از زچه
تصویر زچه
از چه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از زجه
تصویر زجه
زن نوزاییده (تا چهل روز)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از زمه
تصویر زمه
زاج سفید
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از زکه
تصویر زکه
خشم، اندوه زینه جنگ افزار
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از زقه
تصویر زقه
مرغ ماهیخوار
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از زفه
تصویر زفه
گروه
فرهنگ لغت هوشیار
لغز، گناه، لالنگ خوراکی که مردم از خانه مردم با خوان دوست و خویش بردارند و با خود برند، سنگریزه نرم ماسه کار نیک، تا سه، تنگدمی تازی گشته از لاتین دو انگشتی از گیاهان شکوفه سپرغم گیاهی است از تیره صلیبیان که در حدود 4 گونه آن شناخته شده و در نواحی گرم آسیای غربی و شمال افریقا روید سله
فرهنگ لغت هوشیار
آسیب وارد آمده کوفته، ضربان یافته، مغلوب، ربوده، دزدی شده، سکه زده مضروب، هم زده، آراسته مزین، بریده (شاخه های زیادی درخت) پیراسته، فرسوده کهنه، دلزده بی رغبت متنفر، از حدیده عبور داده زر زده، زدگی پارگی:) این پارچه زده دارد، (ساکن (حرف) :) ورازرود با اول مفتوح بثانی زده و الف مفتوح بزای منقوطه زده... (جهانگیری)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از زخه
تصویر زخه
زن همسر، خشم ریزه گوسپند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از زها
تصویر زها
تازگی و شکوفه گیاه
فرهنگ لغت هوشیار
جامه ای باشد که از حلقه های آهنین ترکیب داده اند و در روزهای جنگ پوشند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از زهی
تصویر زهی
تحسین، آفرین، احسنت
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از زهو
تصویر زهو
خودپسندی، دروغ، تازگی و شادابی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از زهمه
تصویر زهمه
بوی گند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از زهم
تصویر زهم
بوی بد، پیه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از زهل
تصویر زهل
سپید شدن تابان شدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از زهک
تصویر زهک
کوفتن، خاک برخیزاندن باد شیر زنان یا جانوران نو زاییده آغوز فله
فرهنگ لغت هوشیار
پیش افتادن پیش گرفتن، به نشانه نخوردن، بیهودگی (بطلان) هامون سبک و شتابان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از زهف
تصویر زهف
سبک گردیدن، سبک یافتن باد چیز را و سبک بردن آن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از زهش
تصویر زهش
تولد، زائیده شدن، زایش
فرهنگ لغت هوشیار
پوشش باشد بر آب که بر جگر آدمی و حیوانات چسبیده است کیسه زرداب، کیسه صفرا
فرهنگ لغت هوشیار
سم و هر ماده که قابل بروز فساد و اختلالات زیاد در بدن حیوان باشد و نیز موجب مرگ آن گردد
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از زهد
تصویر زهد
پرهیزکاری و پارسایی، بی اعتنائی به دنیا
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از زهب
تصویر زهب
پاره ای از مال
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از جهه
تصویر جهه
طرف و جانب، کرانه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از شهه
تصویر شهه
آواز اسب بانگ اسب
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از زهره
تصویر زهره
عضوی کیسه مانند که به کبد چسبیده و صفرا در آن جا دارد، کیسۀ زرداب، کیسۀ صفرا، قدما معتقد بودند که ترس شدید سبب ترکیدن زهره می شود
کنایه از دلیری، یارا، جرات، برای مثال یکی زهرۀ خرج کردن نداشت / زرش بود و یارای خوردن نداشت (سعدی۱ - ۹۵)
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از زهره
تصویر زهره
دومین سیارۀ منظومۀ شمسی که قدما آنرا سعد می دانستند و به خنیاگری نسبت می دادند، ناهید، ونوس، بیدخت، بغدخت، بیلفت، خنیاگر فلک، مطربۀ فلک
فرهنگ فارسی عمید