- زهلفه
- روان کردن، روا داشتن
معنی زهلفه - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
غلطانیدن و دور کردن
نرمرفتاری
سخنروانی، نبهره کردن
مرغزار، سنگ هموار، آیینه، زمین هموار نزدیکی، پایگاه، گاهمندی (منزلت)، پاره ای از آغاز شب، کاسه کوچک