- زهرآگین
زهرآلود، زهردار، آمیخته به زهر
معنی زهرآگین - جستجوی لغت در جدول جو
- زهرآگین (زَ)
زهرآلوده و دارای زهر. (ناظم الاطباء). آمیخته به زهر. زهرآلود. سمی. (فرهنگ فارسی معین). زهردار. زهرآلود. (یادداشت بخط مرحوم دهخدا) :
نه شکنجی که بود زهرآگین
نه شکنجی که بود دوغ آگنج.
سوزنی (یادداشت ایضاً)
نه شکنجی که بود زهرآگین
نه شکنجی که بود دوغ آگنج.
سوزنی (یادداشت ایضاً)
- زهرآگین
زهرآلود
- زهرآگین
سمی
- زهرآگین
زهرآلود، زهردار، سم آلود، سمی
- زهرآگین
سامّةً
- زهرآگین
Shrill, Viperous, Vitriolic, Waspish
- زهرآگین
strident, venimeux, vitriolique, irritable
- زهرآگین
пронзительный , ядовитый , едкий , раздражительный
- زهرآگین
schrill, giftig, vitriolic, reizbar
- زهرآگین
різкий , отруйний , їдкий , дратівливий
- زهرآگین
ostry, jadowity, żrący, drażliwy
- زهرآگین
尖锐的 , 有毒的 , 暴躁的
- زهرآگین
estridente, venenoso, vitriólico, irritable
- زهرآگین
stridente, velenoso, vitriolitico, irritabile
- زهرآگین
কটমট , বিষাক্ত , ক্ষীণ , বিরক্ত
- زهرآگین
schelpen, giftig, vitriolic, prikkelbaar
- زهرآگین
تیز آواز , زہر آلود , زہریلا , چڑچڑاہٹ
- زهرآگین
แหลม , เป็นพิษ , เป็นกรด , หงุดหงิด
- زهرآگین
kali, sumu, mkali
- زهرآگین
tiz, zehirli, asidik, asabi
- زهرآگین
날카로운 , 독이 있는 , 신랄한 , 짜증나는
- زهرآگین
estridente, venenoso, vitriólico, irritable
- زهرآگین
חָרוּג , רעיל , קורוזיבי , רגזן
- زهرآگین
nyaring, berbisa, vitriolis, mudah marah
- زهرآگین
तीव्र , विषैला , अम्लीय , चिड़चिड़ा
- زهرآگین
鋭い , 有毒な , イライラした
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
پر از زر، انباشه از زر، سراسر زرد رنگ، به رنگ زر، برای مثال بوستان را مهرگانی باد زرّآگین کند / رنگ بستاند ز گل ها باده را رنگین کند (قطران - ۸۷)
(زَ)
لغت نامه دهخدا
به زرآگنده. زرین:
مدخلان را رکاب زرآگین
پای آزادگان نیابد سر.
رودکی (یادداشت بخط مرحوم دهخدا)
مدخلان را رکاب زرآگین
پای آزادگان نیابد سر.
رودکی (یادداشت بخط مرحوم دهخدا)
(گُ هََ)
لغت نامه دهخدا
مخفف گوهرآگین:
بدان امید که روزی به دست گیرد شاه
چو آینۀ گهرآگین شده است هفت اورنگ.
فرخی.
رجوع به گوهرآگین شود
بدان امید که روزی به دست گیرد شاه
چو آینۀ گهرآگین شده است هفت اورنگ.
فرخی.
رجوع به گوهرآگین شود
