- زها
- تازگی و شکوفه گیاه
معنی زها - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
آلت تناسلی، آلات تناسلی
پارسایان، زاهدان
آبی که از کنار رود چشمه تالاب و غیره تراوش کند، جایی که آب از آنجا جوشد خواه خاک و خواه سنگ باشد موضع چشمه، آبی که قعرش پیدا نباشد، چشمه ای که پیوسته روان باشد و هرگز نایستد
نما نمای هر چیز، اندازه، نزدیک به
زیر شکم، شرمگاه
زیر شکم، گرداگرد آلت تناسل مرد یا زن که موی از آن می روید، شرمگاه
زاهدها، کسانی که دنیا را برای آخرت ترک گویند و به عبادت بپردازند، پارساها، پرهیزکارها، جمع واژۀ زاهد
زه آب، درز و شکاف باریک سنگ، چشمه یا جوی که آب از آن تراوش کند، آبی که از درز سنگ یا زمین بیرون آید
قیمت
خلاص
روشنی، زیبایی شکوه فر، چشم انداز دل انگیز، نام زنی، ماده که دوشنده را رام باشد روشنی درخشندگی رونق، زیبایی نیکویی، زینت آرایش، عظمت کمال، فر شکوه فره، قیمت هر چیز، ارزش، نرخ شب بوی زرد
بزیرکی تصرف کردن، زیرکی هوشمندی، جودت رای
یونانی ششمین وات در واتگروه یونانی
بی قید، آ زاد
تنگی، شاشگرفته، تنگ، کوته بالا، گور جهمرزی جفت گردیدن، مرد و زن به طور نامشروع. توضیح: مواقعه نامشروع مرد و زن مشروط بر این که وطی بشبهه نباشد و عمدا عمل صورت گرفته باشد، یا زنا محسنه زنا با زن شوهر دار، بریون از بیماری ها جفت گردیدن، مرد و زن به طور نامشروع. توضیح: مواقعه نامشروع مرد و زن مشروط بر این که وطی بشبهه نباشد و عمدا عمل صورت گرفته باشد، یا زنا محسنه زنا با زن شوهر دار
جفت دوتایی
تحسین، آفرین، احسنت
بدست آوردن نتیجه از در آمیختن نر و ماده نتایج تخم گیری
خودپسندی، دروغ، تازگی و شادابی
بوی بد، پیه
سپید شدن تابان شدن
کوفتن، خاک برخیزاندن باد شیر زنان یا جانوران نو زاییده آغوز فله
پیش افتادن پیش گرفتن، به نشانه نخوردن، بیهودگی (بطلان) هامون سبک و شتابان