- زنفالجه(زِ لَ جَ)
زنفیلجه. زنفلیجه. زنبیل. معرب است. (منتهی الارب). جامه دان و صندوقی که در آن جامه ها گذارند. (ناظم الاطباء). زنفلجه. توشه دان و آن ظرفی است ادوات شبانان را. فارسی معرب است. (از اقرب الموارد). مأخوذ از زنبیلۀ فارسی. (ناظم الاطباء). رجوع به المعرب جوالیقی ص 170 شود
