جیرجیرک، زنجره، حشره ای سبز رنگ و شبیه ملخ که نوع نر آن به وسیلۀ اندام نازکی در زیر شکم صدای تیز و بلندی در کشتزارهای غله تولید می کند، سیرسیرک، جرواسک، چزد، جزد، زلّه
جیرجیرَک، زَنجَرِه، حشره ای سبز رنگ و شبیه ملخ که نوع نر آن به وسیلۀ اندام نازکی در زیر شکم صدای تیز و بلندی در کشتزارهای غله تولید می کند، سیرسیرَک، جَرواسَک، چَزد، جَزد، زَلِّه
چیزهای کهنه و دیرینه و بر جای مانده. (ناظم الاطباء). کهنه. عتیقه. (یادداشت به خط مرحوم دهخدا) ، در اصطلاح طب، مقابل حاده. (یادداشت به خط مرحوم دهخدا). بعضی بیماریها سخت آشفته و تیز و گذرنده باشد و مادۀ آن سخت متحرک باشد و آن را به تازی حاده گویند و بعضی آهسته باشد و دیر گذرد و به تازی مزمنه گویندو بعضی میان این و آن باشد. (ذخیرۀ خوارزمشاهی). - ادواء مزمنه، ناخوشیهای کهنه. (یادداشت به خط مرحوم دهخدا). - امراض مزمنه، ناخوشیهای کهنه. (یادداشت به خط مرحوم دهخدا). و رجوع به مزمن و مزمنه شود مؤنث مزمن. مزمنه
چیزهای کهنه و دیرینه و بر جای مانده. (ناظم الاطباء). کهنه. عتیقه. (یادداشت به خط مرحوم دهخدا) ، در اصطلاح طب، مقابل حاده. (یادداشت به خط مرحوم دهخدا). بعضی بیماریها سخت آشفته و تیز و گذرنده باشد و مادۀ آن سخت متحرک باشد و آن را به تازی حاده گویند و بعضی آهسته باشد و دیر گذرد و به تازی مزمنه گویندو بعضی میان این و آن باشد. (ذخیرۀ خوارزمشاهی). - ادواء مزمنه، ناخوشیهای کهنه. (یادداشت به خط مرحوم دهخدا). - امراض مزمنه، ناخوشیهای کهنه. (یادداشت به خط مرحوم دهخدا). و رجوع به مزمن و مزمنه شود مؤنث مزمن. مزمنه
گوشوارک در گیاهان، گوشور هر یک از دو برآمدگی کنار سوراخ گوش، سوفارو هریک از دو سوی سوفارتیر پاره ای از گوشت شتر یا گوسفند که بریده آویزان کنند تثنیه آن: زنمتان
گوشوارک در گیاهان، گوشور هر یک از دو برآمدگی کنار سوراخ گوش، سوفارو هریک از دو سوی سوفارتیر پاره ای از گوشت شتر یا گوسفند که بریده آویزان کنند تثنیه آن: زنمتان