جدول جو
جدول جو

معنی زماین - جستجوی لغت در جدول جو

زماین
(زَ یِ)
دهی از دهستان انگوران است که در بخش ماه نشان شهرستان زنجان واقع است و 162 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 2)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از زمان
تصویر زمان
(پسرانه)
جریانی پیوسته، بی آغاز، و بی انجام که در طی آن حوادثی برگشت ناپذیر از گذشته به حال تا آینده رخ میدهد، به صورت پسوند همراه با بعضی نامها می آید و نام جدید می سازد مانند فرخ زمان
فرهنگ نامهای ایرانی
(زَ)
دهی از دهستان مرکزی بخش قاین است که در شهرستان بیرجند واقع است و 391 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9)
لغت نامه دهخدا
(زَ)
منسوب به زمان. آنچه به زمان منسوب میشود. درشاهد زیر منسوب به زمان بمعنی وقت است:
دیدن آن پرده مکانی نبود
رفتن آن راه زمانی نبود.
نظامی.
- ساعت زمانی. رجوع به ساعت زمانی و زمان شود
لغت نامه دهخدا
(زِمْ ما)
محمد بن یحیی بن فیاض و اسماعیل بن عباد از محدثانند و عبدالله بن سعید تابعی است. (از منتهی الارب). تابعی در سنت اسلامی به شخصی گفته می شود که در عصر پس از پیامبر اسلام زندگی کرده و از صحابه – کسانی که پیامبر را دیده اند – علم و دین آموخته است. اگرچه تابعی پیامبر را ندیده است، اما پیوند او با صحابه سبب شده است که در زنجیره ناقلان حدیث جایگاه بالایی داشته باشد. علمای علم رجال و حدیث معمولاً تابعین را به سه دسته تقسیم می کنند: کبیر، وسط و صغیر، بسته به اینکه با کدام طبقه از صحابه دیدار داشته اند.
لغت نامه دهخدا
(زَ هََ)
آهن سخت، زحمت بیهوده، کار پست و سختی که برای کسی سودی ندهد. (ناظم الاطباء). بهمه معانی رجوع به لسان العجم شعوری ج 2 ص 47 شود
لغت نامه دهخدا
(زَ یِ)
جمعی برساخته است زرینه را و در مجمل التواریخ ابوالحسن گلستانه، این کلمه چندبار استعمال شده است. (یادداشت بخط مرحوم دهخدا)
لغت نامه دهخدا
قریه ای بوده است در بخارا. ابن خردادبه آرد: از سمرقند تا بارکث 4 فرسخ.... از بورنمذتا زامین 4 فرسخ (بیابان است و در اینجا دو راه یکی به شاش (چاچ) و ترک و دیگری به فرغانه میرود... و از زامین تا ساباط دو فرسخ است. (از مسالک الممالک ص 26، 27 و 29). یاقوت آرد: قریه ای است در بخارا و ابوسعد گوید شهری کوچک است در نواحی سمرقند از اعمال اشروسنه و گاه بهنگام منسوب ساختن زامینجی گویند (با اضافۀ ج). و اصطخری گوید: بزرگترین شهرهای اشروسنه بجیکث است و تالی آن دربزرگی زامین است که در راه فرغانه به صغد قرار دارد. زامین سبزه نیز نامیده میشود. و قافله هائی که از صغد به فرغانه میروند، در آنجا منزل میکنند و دارای آبهای روان و بستانها و موستان است. پشت کوههای اشروسنه و روبروی آن تا بلاد غربی بیابانی است که کوه ندارد. و جماعتی از اهل علم منسوب به زامین اند. فاصله آن تا ساباط دو فرسخ است و تا اشروسنه 7 فرسخ است. و ابن فقیه گوید: از سمرقند تا زامین 17 فرسخ و زامین در مقطع دو راه که به شاش و ترک و فرغانه میرود واقعاست و فاصله آن تا شاش 25 فرسخ و از شاش تا معدن نقره 7 فرسخ و تا باب الحدید (دروازۀ آهن) 2 میل است. (از معجم البلدان). و رجوع به ص 203، 204 و 207 از مسالک الممالک ابن خردادبه و زامیج و زامینجی شود
لغت نامه دهخدا
تصویری از زماهن
تصویر زماهن
آهن سخت، زحمت بیهوده
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از زمین
تصویر زمین
خاک، ارض، سطح کره که زیر پای ما است
فرهنگ لغت هوشیار
منسوب به زمان، یکی از انواع چینی در عهد صفویه و آن نازک و خوشچهره و از حیث ضخامت متوسط بود. (از جنگ مورخ 1085 متعلق به دکتر شاپور بختیار یغما 12: 15 ص. 559)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از زمان
تصویر زمان
زمان
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از زمانی
تصویر زمانی
متى
دیکشنری فارسی به عربی
تصویری از زمانی
تصویر زمانی
Chronological
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از زمانی
تصویر زمانی
chronologique
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از زمانی
تصویر زمانی
cronologico
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
زمانی، به موقع
دیکشنری اردو به فارسی
تصویری از زمانی
تصویر زمانی
хронологический
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از زمانی
تصویر زمانی
chronologisch
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از زمانی
تصویر زمانی
хронологічний
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از زمانی
تصویر زمانی
chronologiczny
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از زمانی
تصویر زمانی
按时间顺序的
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از زمانی
تصویر زمانی
কালক্রমিক
دیکشنری فارسی به بنگالی
تصویری از زمانی
تصویر زمانی
زمانی
دیکشنری فارسی به اردو
تصویری از زمانی
تصویر زمانی
cronológico
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از زمانی
تصویر زمانی
ตามลำดับเวลา
دیکشنری فارسی به تایلندی
تصویری از زمانی
تصویر زمانی
kihistoria
دیکشنری فارسی به سواحیلی
تصویری از زمانی
تصویر زمانی
kronolojik
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی
تصویری از زمانی
تصویر زمانی
연대기
دیکشنری فارسی به کره ای
تصویری از زمانی
تصویر زمانی
cronológico
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از زمانی
تصویر زمانی
כרונולוגי
دیکشنری فارسی به عبری
تصویری از زمانی
تصویر زمانی
kronologis
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
تصویری از زمانی
تصویر زمانی
कालक्रम
دیکشنری فارسی به هندی
تصویری از زمانی
تصویر زمانی
chronologisch
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از زمانی
تصویر زمانی
年代順
دیکشنری فارسی به ژاپنی