جدول جو
جدول جو

معنی زمانئذ - جستجوی لغت در جدول جو

زمانئذ
(قِ گَ دی دَ)
حینئذ. آنگاه. (یادداشت بخط مرحوم دهخدا). در آن زمان. زمانی که. آن وقت. (ناظم الاطباء) : و زعموا ان ما فی ایدی الناس منه (ای من الزبرجد) هو بقسایا ما اخذه القوم زمانئذ من هناک. (الجماهر بیرونی، یادداشت بخط مرحوم دهخدا)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از زمانه
تصویر زمانه
(دخترانه)
روزگار، دهر، روزگار، چرخ
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از زمانه
تصویر زمانه
دهر، روزگار
فرهنگ فارسی عمید
(زَ)
منسوب به زمان. آنچه به زمان منسوب میشود. درشاهد زیر منسوب به زمان بمعنی وقت است:
دیدن آن پرده مکانی نبود
رفتن آن راه زمانی نبود.
نظامی.
- ساعت زمانی. رجوع به ساعت زمانی و زمان شود
لغت نامه دهخدا
(زِمْ ما)
محمد بن یحیی بن فیاض و اسماعیل بن عباد از محدثانند و عبدالله بن سعید تابعی است. (از منتهی الارب). تابعی در سنت اسلامی به شخصی گفته می شود که در عصر پس از پیامبر اسلام زندگی کرده و از صحابه – کسانی که پیامبر را دیده اند – علم و دین آموخته است. اگرچه تابعی پیامبر را ندیده است، اما پیوند او با صحابه سبب شده است که در زنجیره ناقلان حدیث جایگاه بالایی داشته باشد. علمای علم رجال و حدیث معمولاً تابعین را به سه دسته تقسیم می کنند: کبیر، وسط و صغیر، بسته به اینکه با کدام طبقه از صحابه دیدار داشته اند.
لغت نامه دهخدا
(زَ)
دهی از دهستان مرکزی بخش قاین است که در شهرستان بیرجند واقع است و 391 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9)
لغت نامه دهخدا
تصویری از زمانه
تصویر زمانه
روزگار، دهر
فرهنگ لغت هوشیار
منسوب به زمان، یکی از انواع چینی در عهد صفویه و آن نازک و خوشچهره و از حیث ضخامت متوسط بود. (از جنگ مورخ 1085 متعلق به دکتر شاپور بختیار یغما 12: 15 ص. 559)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از زمانه
تصویر زمانه
((زَ نِ))
روزگار، دهر
فرهنگ فارسی معین
تصویری از زمانه
تصویر زمانه
((زَ نَ))
آفت، نقص بعض اعضا، تعطیل قوی، حب، محبت
فرهنگ فارسی معین
تصویری از زمانه
تصویر زمانه
عصر، دوران
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از زمانه
تصویر زمانه
روزگار
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از زمانی
تصویر زمانی
متى
دیکشنری فارسی به عربی
تصویری از زمانی
تصویر زمانی
Chronological
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از زمانی
تصویر زمانی
chronologique
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از زمانی
تصویر زمانی
연대기
دیکشنری فارسی به کره ای
زمانی، به موقع
دیکشنری اردو به فارسی
تصویری از زمانی
تصویر زمانی
زمانی
دیکشنری فارسی به اردو
تصویری از زمانی
تصویر زمانی
কালক্রমিক
دیکشنری فارسی به بنگالی
تصویری از زمانی
تصویر زمانی
ตามลำดับเวลา
دیکشنری فارسی به تایلندی
تصویری از زمانی
تصویر زمانی
kihistoria
دیکشنری فارسی به سواحیلی
تصویری از زمانی
تصویر زمانی
kronolojik
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی
تصویری از زمانی
تصویر زمانی
कालक्रम
دیکشنری فارسی به هندی
تصویری از زمانی
تصویر زمانی
年代順
دیکشنری فارسی به ژاپنی
تصویری از زمانی
تصویر زمانی
כרונולוגי
دیکشنری فارسی به عبری
تصویری از زمانی
تصویر زمانی
kronologis
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
تصویری از زمانی
تصویر زمانی
chronologisch
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از زمانی
تصویر زمانی
cronologico
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از زمانی
تصویر زمانی
cronológico
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از زمانی
تصویر زمانی
按时间顺序的
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از زمانی
تصویر زمانی
chronologiczny
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از زمانی
تصویر زمانی
хронологічний
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از زمانی
تصویر زمانی
chronologisch
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از زمانی
تصویر زمانی
хронологический
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از زمانی
تصویر زمانی
cronológico
دیکشنری فارسی به اسپانیایی