جدول جو
جدول جو

معنی زماغ - جستجوی لغت در جدول جو

زماغ
زیرک، باهوش
فرهنگ گویش مازندرانی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از زمان
تصویر زمان
(پسرانه)
جریانی پیوسته، بی آغاز، و بی انجام که در طی آن حوادثی برگشت ناپذیر از گذشته به حال تا آینده رخ میدهد، به صورت پسوند همراه با بعضی نامها می آید و نام جدید می سازد مانند فرخ زمان
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از زمام
تصویر زمام
مهار، افسار، کنایه از اختیار مثلاً زمام کشور در دست بیگانگان است
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از دماغ
تصویر دماغ
مغز سر، مادۀ نرم و خاکستری رنگ که در میان جمجمه قرار دارد
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از دماغ
تصویر دماغ
بینی، عضو بدن انسان و حیوان که بالای دهان قرار دارد و به وسیلۀ آن تنفس و بوها را استشمام می کنند و از داخل به وسیلۀ پردۀ غضرونی دو قسمت می شود
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از زمان
تصویر زمان
وقت، هنگام، روزگار، عصر،
کنایه از اجل، مرگ، برای مثال تو را خود زمان هم به دست من است / به پیش روان من این روشن است (فردوسی۴ - ۲۵۰۴)
کلمۀ «زمان» در فارسی و عربی مشترک است و هر دو از آرامی ماخوذ است
زمان خواستن: وقت خواستن، مهلت خواستن
زمان دادن: وقت دادن، مهلت دادن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از زمار
تصویر زمار
نی زن آواز شتر مرغ نای زن نی نواز. بانگ شتر مرغ
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از زماح
تصویر زماح
کرکس آمریکاری نیمروزی لاشخوار
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از زماج
تصویر زماج
دو برادران از مرغان شکاری، لاغر پا
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از زماع
تصویر زماع
پشتکار
فرهنگ لغت هوشیار
ریسمان، افسار لگام ، پیشوا رهبر گیاه بلند رشته ای که در جوف بینی شتر کنند و بروی مهار بندند، مهار عنان (شتر و اسب) جمع ازمه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از زمان
تصویر زمان
روزگار، وقت، هنگام
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از دماغ
تصویر دماغ
مغز سر، ماده ای که در میان جمجعه قرار دارد، بینی هم گویند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از دماغ
تصویر دماغ
((دَ))
بینی
دماغ چاق بودن: کنایه از تندرست و خوشحال بودن (در احوالپرسی)
از دماغ فیل افتادن: کنایه از خود را معتبر و والامقام پنداشتن، متکبر بودن
دماغ کسی سوختن: کنایه از ناکام و ناامید شدن، کنف شدن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از دماغ
تصویر دماغ
((دِ یا دَ))
مغز سر
فرهنگ فارسی معین
تصویری از زمان
تصویر زمان
((زَ))
وقت، هنگام، دور، عهد، مدت، فصل، مهلت، گرینویچ مرجع مقایسه ای زمان مناطق مختلف کره زمین بر مبنای نصف النهار گرینویچ که در حمل و نقل بین المللی و پرواز هواپیماها به کار رود و 5/3 ساعت عقب تر از زمان در تهران اس
فرهنگ فارسی معین
تصویری از زمار
تصویر زمار
بانگ شترمرغ
فرهنگ فارسی معین
تصویری از زمار
تصویر زمار
((زِ))
نای زن، نی نواز
فرهنگ فارسی معین
تصویری از زمام
تصویر زمام
((زِ))
مهار، عنان
فرهنگ فارسی معین
تصویری از زمان
تصویر زمان
زمان
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از زمان
تصویر زمان
Time
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از زمان
تصویر زمان
temps
دیکشنری فارسی به فرانسوی
جزغاله، بوی سوختگی چیزهای پشمی
فرهنگ گویش مازندرانی
تصویری از زمان
تصویر زمان
время
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از زمان
تصویر زمان
Zeit
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از زمان
تصویر زمان
час
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از زمان
تصویر زمان
czas
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از زمان
تصویر زمان
时间
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از زمان
تصویر زمان
tempo
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از زمان
تصویر زمان
tempo
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از زمان
تصویر زمان
tiempo
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از زمان
تصویر زمان
tijd
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از زمان
تصویر زمان
समय
دیکشنری فارسی به هندی
تصویری از زمان
تصویر زمان
waktu
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
تصویری از زمان
تصویر زمان
זמן , זְמַן
دیکشنری فارسی به عبری