جدول جو
جدول جو

معنی زلیم - جستجوی لغت در جدول جو

زلیم
(زَ)
تیر نیک تراش. (منتهی الارب) (آنندراج). تیر نیک تراشیده. (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از حلیم
تصویر حلیم
(پسرانه)
بردبار، شکیبا، از نامهای خداوند
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از سلیم
تصویر سلیم
(پسرانه)
سالم، دارای قدرت داوری و تشخیص درست، نام چندتن از پادشاهان عثمانی
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از زعیم
تصویر زعیم
(پسرانه)
پیشوا، رهبر
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از علیم
تصویر علیم
(پسرانه)
دانا، آگاه، از نامهای خداوند
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از کلیم
تصویر کلیم
(پسرانه)
هم سخن، سخنگو، لقب موسی (ع)
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از ملیم
تصویر ملیم
در خور ملامت، سزاوار نکوهش
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از زعیم
تصویر زعیم
کفیل، پذرفتار، رئیس، رهبر، پیشوا، بزرگ قوم
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از زلیف
تصویر زلیف
زلیفن، ترس، بیم، تهدید، کینه
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از هلیم
تصویر هلیم
عنصر گازی سبک، بی رنگ، بی بو، که برای پر کردن بالن ها و در جوش کاری کاربرد دارد
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از الیم
تصویر الیم
دردناک، دردآورنده، بسیار دردناک
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از علیم
تصویر علیم
دانا، دانشمند، از نام های خداوند
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از گلیم
تصویر گلیم
نوعی فرش که با نخ پنبه ای یا پشمی، بر روی دار و معمولاً طرح آن اشکال هندسی دارد
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از کلیم
تصویر کلیم
کلیم الله، آنکه خداوند با او سخن گفته است، لقب حضرت موسی
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از پلیم
تصویر پلیم
پلم، گیاهی که بیشتر در نواحی شمالی ایران می روید، بلندیش تا یک متر می رسد، برگ هایش بزرگ و مرکب از ۷ تا ۱۱ برگچه، گل هایش سفید یا گلی رنگ، میوه اش سیاه رنگ، میوه و پوست و ریشۀ آن خاصیت مسهل دارد، از میوۀ آن مادۀ ملونی به رنگ بنفش استخراج می شود، پلخوم، پلاخون، شون، خمان صغیر، بلسان صغیر
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از حلیم
تصویر حلیم
خوراکی که از گندم و گوشت پختۀ له شده تهیه می شود
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از چلیم
تصویر چلیم
نوعی قلیان، سر قلیان گلی
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از سلیم
تصویر سلیم
سالم، درست، بی عیب، برای مثال عقل سلیم، چو دزدان به هم باک دارند و بیم / رود در میان کاروانی سلیم (سعدی۱ - ۴۵)
بی آزار، آرام و مطیع، برای مثال در برابر چو گوسفند سلیم / در قفا همچو گرگ مردم خوار (سعدی - ۸۷)
ساده لوح، ساده دل، برای مثال ای سلیم آب ز سرچشمه ببند / که چو پر شد نتوان بستن جوی (سعدی - ۱۷۱)
سهل، آسان، برای مثال خواجه بر تو کرد خواری آن سلیم و سهل بود / خوار آن خواری که بر تو زاین سپس غوغا کند (منوچهری - ۲۶)
کنایه از مارگزیده، این معنی از جهت تفال به سلامت است، برای مثال نوز نبرداشته ست مار سر از خواب / نرگس، چون گشت چون سلیم مسهّد (منوچهری - ۲۲)
در علوم ادبی در علم عروض از بحور شعر بر وزن مستفعلن مفعولات مفعولات
فرهنگ فارسی عمید
(اِ سِ)
راست تراشیدن و نیکو قد کردن. (تاج المصادر بیهقی). راست و درست گردانیدن تیر را. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء). راست و برابر گردانیدن چیزی را. (از اقرب الموارد) (از المنجد) (از متن اللغه) ، نرم و تابان کردن. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء). نرم گردانیدن چیزی را. (از اقرب الموارد) (از المنجد) ، بگردانیدن آسیا را و گرفتن کنارهای آن. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء) (از متن اللغه) (از اقرب الموارد) (ازالمنجد) ، بد کردن غذای کسی را. (منتهی الارب) (از آنندراج) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد) (از متن اللغه) (از المنجد) ، اصلاح کردن سنگ جهت آسیا و هر چیز که کناره های آنرا بگیرند. (از متن اللغه) ، پر کردن ظرف. (از متن اللغه) ، اندک کردن عطاء. (تاج المصادر بیهقی) (از متن اللغه) (از اقرب الموارد) (از المنجد)
لغت نامه دهخدا
تصویری از ظلیم
تصویر ظلیم
ستمدیده، مظلوم
فرهنگ لغت هوشیار
سر قلیان، قلیان. گیاهی از رده پیوسته گلبرگان که خود تیره جدا گانه ای را شبیه به تیره زیتونیان تشکیل میدهد و آن در مرداب میروید و دارای گلهای تنها و چهار قسمتی است ابو قرنین شاه بلوط آبی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سلیم
تصویر سلیم
درست و صاحب سلامت، بی عیب
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از حلیم
تصویر حلیم
بردبار، خویشتن دار و نامی از نامهای خدایتعالی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از الیم
تصویر الیم
درد آور
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از زریم
تصویر زریم
بی کس و کار کم خویش
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از زعیم
تصویر زعیم
کفیل و ضامن، بمعنی وکیل
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از زلیج
تصویر زلیج
کلید شده، سرسره لغزگاه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از زلیف
تصویر زلیف
ترس و وهم، ترس و بیم
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از زلیق
تصویر زلیق
شلیل، ماهی لیز آفگانه (جنین سقط شده) نسا
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از زلیل
تصویر زلیل
آب صاف و گوارا
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از زلیه
تصویر زلیه
پارسی تازی شده زیلو گستردنی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از زغیم
تصویر زغیم
سهره فرنگی گلو بریده از پرندگان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از زنیم
تصویر زنیم
با پشتکار ناکس فرومایه، موله زاری (حرامزاده) روسپیزاده
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از علیم
تصویر علیم
دانا، از نام های خدا
فرهنگ لغت هوشیار
ضجه زدن از ته دل و به هنگام درد
فرهنگ گویش مازندرانی