جدول جو
جدول جو

معنی زلنفح - جستجوی لغت در جدول جو

زلنفح(زَ لَ فَ)
مرد بدخوی. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء). محصّف زلنقح. (از اقرب الموارد). رجوع به مادۀ بعد شود
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(طَ لَ فَ)
گرسنه. تهی شکم. (منتهی الارب). خالی الجوف. (مهذب الاسماء) ، مانده. کوفته. (منتهی الارب)
لغت نامه دهخدا
(زَ لَ قَ)
بدخلق و زلنفح با فاء تصحیف آن است. (از اقرب الموارد). رجوع به مادۀ قبل شود
لغت نامه دهخدا
(زَ لَ فَ)
بهش. شوبر. حرکه. برینس. (یادداشت بخط مرحوم دهخدا). گیاهی از نوع بلوط که بهش و برینس نیز نامند. (از دزی ج 1 ص 600)
لغت نامه دهخدا
(صَ لَ فَ)
بسیاربانگ از مردم و جز آن. (منتهی الارب)
لغت نامه دهخدا