جدول جو
جدول جو

معنی زلفات - جستجوی لغت در جدول جو

زلفات(زُ / زُ لَ / زُ لُ)
جمع واژۀ زلفه. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) (اقرب الموارد). جمع واژۀ زلفه، پاره ای از شب یا از اول شب. (آنندراج). رجوع به زلفه شود
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از زلات
تصویر زلات
زلت ها، خطاها، لغزش ها، گناه ها، جمع واژۀ زلت
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از زلفت
تصویر زلفت
قرب، نزدیکی، کنایه از انس، دوستی
فرهنگ فارسی عمید
(لَفْ فا)
جمع واژۀ لفّه. (دهار)
لغت نامه دهخدا
(لِ)
موضعی از دیار مراد است. (از معجم البلدان)
لغت نامه دهخدا
(زَلْ لا)
جمع واژۀ زله. (ناظم الاطباء). بمعنی لغزش ها مراد ازآن خطاها. (غیاث اللغات) (آنندراج) : زلات او به نظر عفو و اغماض ملاحظه می افتاد. (ترجمه تاریخ یمینی چ 1 تهران ص 341). رسولان به شفاعت تجاوز از زلات اخلاطیان چند نوبت بفرستادند. (جهانگشای جوینی)
لغت نامه دهخدا
(زُ فَ)
درجه و منزلت و نزدیکی... و در فارسی گاهی مجازاً بمعنی دوستی آید. (غیاث اللغات) (آنندراج). مأخوذ از تازی زلفه. نزدیکی و منزلت: این است تواریخ و کتب که هر یکی از آن صراط الفت و بساط زلفت و حظایر انس و محک خواطر... و غایات آیات مقامات و عناصر آداب و اواصر انساب واسباب است. (تاریخ بیهق ص 20). و اسباب زلفت و قربت بحضرت کبریاء جل جلاله و تعالی... متأکد شود. (ترجمه تاریخ یمینی چ 1 تهران ص 320). رجوع به زلفه شود
لغت نامه دهخدا
(لَ)
گول بدخوی. (منتهی الارب)
لغت نامه دهخدا
(صَ لَ)
جمع واژۀ صلفه. (منتهی الارب). رجوع به صلفه شود
لغت نامه دهخدا
(قَ لَ)
جمع واژۀ قلفه. (اقرب الموارد). رجوع به قلفه شود
لغت نامه دهخدا
(ظَ لِ)
جمع واژۀ ظلفه
لغت نامه دهخدا
(تَ لَ)
جمع واژۀ تلف. ضایعات. هلاکها. مرگ و میرها: زلزلۀ بوئین زهرای قزوین تلفات فراوانی دربرداشت. جنگ جهانی دوم تلفات سنگینی داشت
لغت نامه دهخدا
(خَ لِ)
جمع واژۀ خلفه. (منتهی الارب) (از تاج العروس) (از لسان العرب). رجوع به خلفه در این لغت نامه شود
لغت نامه دهخدا
(لِ)
جمع واژۀ آلفه
لغت نامه دهخدا
تصویری از تلفات
تصویر تلفات
ضایعات، مرگ و میرها
فرهنگ لغت هوشیار
جمع زله، پالغزها میهمانی ها جمع زلت. لغزشها خطایا، ولیمه ها مهمانیها
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از لفات
تصویر لفات
گول بدخوی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سلفات
تصویر سلفات
لاتینی تازی گشته کات
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از زلفت
تصویر زلفت
درجه و منزلت و نزدیکی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از زلات
تصویر زلات
((زَ لّ))
جمع زلت، لغزش ها، خطاها، ولیمه ها، مهمانی ها
فرهنگ فارسی معین
ضایعات، مرگ ومیرها، کشته شدگان
فرهنگ واژه مترادف متضاد