جدول جو
جدول جو

معنی زفیرن - جستجوی لغت در جدول جو

زفیرن
(زِ رَ)
پاپ مسیحیان از سال 199- 217 م. و عید شانزدهم ژوئیه مربوط به او است. (از لاروس)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از زفیر
تصویر زفیر
خارج شدن هوا از ریه، دم برآوردن، خارج کردن نفس، بازدم
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از زفرین
تصویر زفرین
زرفین، حلقۀ کوچک که به در یا چهارچوب در می کوبند و زنجیر یا چفت را به آن می اندازند، زوفرین، زورفین، زلفین
فرهنگ فارسی عمید
(زَ رَ)
به زبان اندلس عناب را گویند و آن میوه ای باشد شبیه به سنجد و بیشتر در دواها بکار برند. (برهان) (آنندراج). اسم مغربی عناب است. (تحفۀ حکیم مؤمن). باید دانست که گولیس به سند کنزاللغه محمد بن عبدالخالق و به سند ابن بیطار این لغت را به هر دو راءآورده و برا در کتابی یافت نشد... در لکلرک ج 2 ص 213 زفیزف، ژوژوب فرانسه. (حاشیۀ برهان چ معین)
لغت نامه دهخدا
(زَ فَ)
زن کوتاه بالا، کمان زودانداز. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد) ، شترمادۀ شتاب رو. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا
(زَ فَ)
عطاء بن اسید السعدی، مکنی به ابومرقیال یکی از رجازۀ عرب. رجوع به معجم المطبوعات و المعرب جوالیقی شود
لغت نامه دهخدا
(تَ)
زفی. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء) (اقرب الموارد). رجوع به مادۀ قبل شود
لغت نامه دهخدا
(زُ)
آن آهن که بر درها زنند و حلقه در آن افکنند و قفل کنند. (لغت فرس اسدی چ اقبال ص 363). بر وزن و معنی زرفین است و آن حلقه ای باشد که برچهارچوب در نصب کنند. (برهان) (آنندراج). زوفرین. زوفلین. زولفین. زلفین. زورفین. زرفین. رزه که چفت بدان اندازند. (یادداشت بخط مرحوم دهخدا) :
مثل من بود بدین اندر
مثل زفرین آهنین و در.
عنصری (از لغت فرس اسدی چ اقبال ص 364).
مردمان برخاستند اندر قصر یعقوبی و انگشت به زفرین اندرکرده بود... دیگر روز هم آنجا بنشست باز انگشت سخت کرده بود به زفرین. (تاریخ سیستان)
لغت نامه دهخدا
(زِ)
در میتولژی یونان نام باد مغرب است که بعداً معادل باد ملایم و مطبوع بکار رفته است. (از لاروس). در اساطیر یونان مظهر باد مغرب و پدر کسانتوس و بالیوس، اسبهای جاودانی اخیلس که اولی سخن گفتن میدانست و مرگ اخیلس را از پیش خبر داده بود. زفوروس. (دایره المعارف فارسی)
لغت نامه دهخدا
تصویری از زفرین
تصویر زفرین
حلقه ای که بر چهار چوب در نصب کنند زلفین
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از زفیر
تصویر زفیر
دم بر آوردن، بازدم
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از زفرین
تصویر زفرین
((زُ فْ))
حلقه ای که بر چهارچوب در نصب کنند، زلفین
فرهنگ فارسی معین
تصویری از زفیر
تصویر زفیر
((زَ))
دم برآوردن
فرهنگ فارسی معین