جدول جو
جدول جو

معنی زفیرف - جستجوی لغت در جدول جو

زفیرف(زَ رَ)
به زبان اندلس عناب را گویند و آن میوه ای باشد شبیه به سنجد و بیشتر در دواها بکار برند. (برهان) (آنندراج). اسم مغربی عناب است. (تحفۀ حکیم مؤمن). باید دانست که گولیس به سند کنزاللغه محمد بن عبدالخالق و به سند ابن بیطار این لغت را به هر دو راءآورده و برا در کتابی یافت نشد... در لکلرک ج 2 ص 213 زفیزف، ژوژوب فرانسه. (حاشیۀ برهان چ معین)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از زفیر
تصویر زفیر
خارج شدن هوا از ریه، دم برآوردن، خارج کردن نفس، بازدم
فرهنگ فارسی عمید
(زَ زَ)
درخت عناب. (ناظم الاطباء). عناب. (یادداشت به خط مرحوم دهخدا)
لغت نامه دهخدا
(زِ رَ)
پاپ مسیحیان از سال 199- 217 م. و عید شانزدهم ژوئیه مربوط به او است. (از لاروس)
لغت نامه دهخدا
(زِ)
در میتولژی یونان نام باد مغرب است که بعداً معادل باد ملایم و مطبوع بکار رفته است. (از لاروس). در اساطیر یونان مظهر باد مغرب و پدر کسانتوس و بالیوس، اسبهای جاودانی اخیلس که اولی سخن گفتن میدانست و مرگ اخیلس را از پیش خبر داده بود. زفوروس. (دایره المعارف فارسی)
لغت نامه دهخدا
تصویری از زفیر
تصویر زفیر
دم بر آوردن، بازدم
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از زفیر
تصویر زفیر
((زَ))
دم برآوردن
فرهنگ فارسی معین