- زفی (تَ)
راندن باد ابر راو سبک و پراکنده گردانیدن، بانگ کردن کمان. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد) ، برداشتن سراب چیزی را در هوا. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء). برداشتن سراب آل را. (از اقرب الموارد) ، برداشتن شترمرغ بال را و ترسانیدن کسی را. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء)
