دزی در ذیل قوامیس عرب این کلمه را معادل ’ته تار’ فرانسه دانسته که بمعنی شکل و حالت اول اقسام قورباغه، غوک، وزغ و سمندر است (شکل بچّه قورباغه قبل از دگردیسی). و همچنین بمعنی درخت چتری شکل و اسم عامیانۀ بعضی از ماهیها و غیره است. رجوع به دزی ج 1 ص 595 شود
دزی در ذیل قوامیس عرب این کلمه را معادل ’ته تار’ فرانسه دانسته که بمعنی شکل و حالت اول اقسام قورباغه، غوک، وزغ و سمندر است (شکل بچّه قورباغه قبل از دگردیسی). و همچنین بمعنی درخت چتری شکل و اسم عامیانۀ بعضی از ماهیها و غیره است. رجوع به دزی ج 1 ص 595 شود
ریزه های پوست باشد که پوستین دوزان بدور اندازند. (برهان) (انجمن آرا) (از آنندراج). و آن را زغریماش نیز نوشته اند. (انجمن آرا) (آنندراج). خرده ریزهای پوست که پوستین دوزان بدور اندازند. (فرهنگ فارسی معین) (از ناظم الاطباء) ، تسمه های بریده شدۀ از پوست. (ناظم الاطباء). رجوع به زغریماش شود
ریزه های پوست باشد که پوستین دوزان بدور اندازند. (برهان) (انجمن آرا) (از آنندراج). و آن را زغریماش نیز نوشته اند. (انجمن آرا) (آنندراج). خرده ریزهای پوست که پوستین دوزان بدور اندازند. (فرهنگ فارسی معین) (از ناظم الاطباء) ، تسمه های بریده شدۀ از پوست. (ناظم الاطباء). رجوع به زغریماش شود