جدول جو
جدول جو

معنی زغربی - جستجوی لغت در جدول جو

زغربی
(زَ رَ بی ی)
بحرٌ زغربی، دریای بسیارآب. (از منتهی الارب) (از آنندراج) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). رجوع به زغرب، زغربه و زغربیه شود
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از غربی
تصویر غربی
مقابل شرقی، مربوط به غرب، قرارگرفته در غرب، تهیه شده در غرب، از مردم غرب مثلاً غربی ها آمده بودند به کشورمان
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از مغربی
تصویر مغربی
مربوط به مغرب مثلاً باد مغربی، قرارگرفته در غرب، از مردم مغرب زمین (به ویژه اروپا و امریکا)، مربوط به کشور مغرب ( مراکش) مثلاً زر مغربی
فرهنگ فارسی عمید
(زَ رَ بی یَ)
بئر زغربیه، مانند بئر زغرب، یعنی چاه بسیارآب. (از اقرب الموارد). رجوع به زغرب شود
لغت نامه دهخدا
(تَ مَرْ رُ)
خندیدن. (از اقرب الموارد)
لغت نامه دهخدا
(زُ با)
زغابه. (منتهی الارب). ریزه ترین موهای ریزۀ زرد. (ناظم الاطباء). اصغر الزغب. (اقرب الموارد). رجوع به زغابه شود
لغت نامه دهخدا
(مَ رِ)
ابوعثمان سعید بن سلام از مشایخ قرن چهارم هجری است. حمدالله مستوفی آرد: وفاتش به بغداد در سنۀ ثلاث و سعین و ثلاثمائه به زمان طائع. از سخنان اوست: تقوی بر حد تقصیر ایستادن است و از حد فراتر نشدن و صحبت درویشان بر صحبت توانگران اختیار کردن. و رجوع به تاریخ گزیده چ عبدالحسین نوایی صص 657 -658 شود
شیخ ابوالحسن اقطعاز مشایخ قرن سوم است. حمدالله مستوفی آرد: وفاتش در سنۀ ثلاثمائه به زمان مقتدر. از سخنان اوست: کسی به جایی شریف نرسد مگر بر موافقت قرار گرفتن و ادب بجای آوردن و فریضه ها گزاردن و با نیک مردم صحبت کردن. ورجوع به تاریخ گزیده چ عبدالحسین نوایی ص 649 شود
لغت نامه دهخدا
تصویری از مغربی
تصویر مغربی
خور وری خور بری، مراکشی منسوب به مغرب
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از زربی
تصویر زربی
بالشچه، گستردنی بوب
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از غربی
تصویر غربی
مقابل شرقی، مغربی، منسوب به غرب
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از غربی
تصویر غربی
((غَ))
منسوب به غرب، از مردم شمال آفریقا، مراکشی. در اصطلاح مورخان عهد مغول به خراسان و مازندران و عراق و آذربایجان و موصل و گرجستان و روم شرقی اطلاق می شده
فرهنگ فارسی معین
تصویری از مغربی
تصویر مغربی
((مَ رِ))
منسوب به مغرب، نوعی زر
فرهنگ فارسی معین
تصویری از غربی
تصویر غربی
الغربيّ
دیکشنری فارسی به عربی
تصویری از غربی
تصویر غربی
West, Western
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از غربی
تصویر غربی
occidental
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از غربی
تصویر غربی
서쪽의 , 서양의
دیکشنری فارسی به کره ای
تصویری از غربی
تصویر غربی
مغربی
دیکشنری فارسی به اردو
تصویری از غربی
تصویر غربی
পশ্চিম
دیکشنری فارسی به بنگالی
تصویری از غربی
تصویر غربی
ตะวันตก
دیکشنری فارسی به تایلندی
تصویری از غربی
تصویر غربی
magharibi
دیکشنری فارسی به سواحیلی
تصویری از غربی
تصویر غربی
西の , 西洋の
دیکشنری فارسی به ژاپنی
تصویری از غربی
تصویر غربی
西方的
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از غربی
تصویر غربی
מערבי
دیکشنری فارسی به عبری
تصویری از غربی
تصویر غربی
barat
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
تصویری از غربی
تصویر غربی
западный
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از غربی
تصویر غربی
पश्चिमी
دیکشنری فارسی به هندی
تصویری از غربی
تصویر غربی
westelijk, westers
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از غربی
تصویر غربی
occidentale
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از غربی
تصویر غربی
occidental
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از غربی
تصویر غربی
ocidental
دیکشنری فارسی به پرتغالی
غربی
دیکشنری اردو به فارسی
تصویری از غربی
تصویر غربی
західний
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از غربی
تصویر غربی
westlich
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از غربی
تصویر غربی
zachodni
دیکشنری فارسی به لهستانی