جدول جو
جدول جو

معنی زعفرانی - جستجوی لغت در جدول جو

زعفرانی
نجوانی کرکمی منسوب به زعفران، برنگ زعفران: زعفری
تصویری از زعفرانی
تصویر زعفرانی
فرهنگ لغت هوشیار
زعفرانی
رنگی شبیه رنگ زعفران، زرد، به رنگ زعفران، دارای زعفران مثلاً کباب زعفرانی
تصویری از زعفرانی
تصویر زعفرانی
فرهنگ فارسی عمید

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از زعفران
تصویر زعفران
(دخترانه)
گیاهی علفی چند ساله و از خانواده زنبق که گلهای پاییزی سفید یا بنفش دارد
فرهنگ نامهای ایرانی
گیاهی است دارای گلهای زرد خوشبو شبیه گل لاله عباسی که تارهای نازک زرد رنگ میان آن قرار دارد و زغفران معروف عبارت از همان تارها ست، زعفران بیشتر برای رنگ کردن و معطر ساختن خوراکها بکار می رود
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از زعفران
تصویر زعفران
گیاهی علفی، پایا و از خانوادۀ زنبق که گل های بنفش دارد، پرچم معطر و خشک شده و قرمز رنگ گل این گیاه که برای معطر و رنگ کردن غذاها به کار می رود و مصرف دارویی نیز دارد، جساد، قمحه
فرهنگ فارسی عمید
((زَ فَ))
گیاهی است پایا از تیره زنبقی ها با برگ های دراز و سبز و گل های زرد یا سرخ خوش بو که تارهای نازک زرد رنگ در میان آن قرار دارد
فرهنگ فارسی معین
تصویری از زرفشانی
تصویر زرفشانی
عمل زر افشان زر پراکندن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از شعرانی
تصویر شعرانی
پرمو
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از عمرانی
تصویر عمرانی
مربوط به عمران مثلاً عملیات عمرانی
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از عبرانی
تصویر عبرانی
عبری، زبانی از شاخۀ زبان های سامی که میان یهودیان رایج است، خطی که این زبان با آن نوشته می شود، هر یک از افراد قوم یهود، یهودی
فرهنگ فارسی عمید
یهودی مرد، زبان یهودی عبری یهودی جمع عبرانیون عبرانیین، زبان یهود عبری
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از عمرانی
تصویر عمرانی
آبادانی منسوب به عمران: امور عمرانی کشور
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از فعفانی
تصویر فعفانی
بد دل مرد، شبان، گوشتفروش
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از عبرانی
تصویر عبرانی
((ع ِ))
عبری، یهودی، زبان یهود
فرهنگ فارسی معین
تصویری از زعفری
تصویر زعفری
کرکمی نجوانی برنگ زعفران زعفرانی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از فرانی
تصویر فرانی
نان کلیچه گرد و بزرگ، جمع فرانی
فرهنگ لغت هوشیار