منسوب به زنبور. رجوع به زنبور شود. - مسئلۀ زنبوریه، مورد اختلافی است که میان سیبویه و کسایی در محضر یحیی بن خالد برمکی روی داد. سیبویه که در اصل از مردم فارس بود، در بصره پرورش یافت، از خلیل دانش فراگرفت و سرآمد استادان روزگار خویش گشت. الکتاب وی همان تألیف گرانقدری است که آن را همه بزرگان ادب عرب همچون:مبرد و مازنی و دیگران ستوده اند. هنگامی که سیبویه از بصره به بغداد رفت، کسایی معلم امین فرزند هارون خلیفه بود و در انجمنی که همه عالمان بودند، به سیبویه گفت: قد کنت اظن ان العقرب اشد لسعه من الزنبور فاذا هو ایاها. سیبویه گفت: مثل چنین نیست بلکه صحیح فاذا هو هی است و در این باره دیرزمانی به بحث و جدل پرداختند و سرانجام بر این امر توافق کردند تا از عرب خالصی که زبان وی با زبان شهرنشینان درآمیخته نشده باشد، بازپرسند، امین که عنایت شدیدی به کسایی داشت، چنین عربی را احضار کرد، اما وی به سیبویه حق نداد. می گویند به عرب رشوه دادند یا او را از مهابت فرزند خلیفه برحذر داشتند تادر انجمن نظر کسایی را تصدیق کرد و خود او موضوع راتلفظ نکرد و هرچه سیبویه گفت فرمان دهید مثل را خودبازگوید چون بر زبان عرب بادیه نشین غلط جاری نمی شود، اعتنایی نکردند و سیبویه دل آزرده به فارس شتافت و در یکی از روستاهای آنجا جان سپرد. ابن حازم انصاری عربی این مثل و شرح واقعه را در منظومه ای سروده است که مطلع آن این است: و العرب قد تحذف الاخبار بعد اذا اذا عنت فجاءه امر الذی دهما... رجوع به مغنی اللبیب، مقدمۀ فقه اللغه ثعالبی چ بیروت (شرح حال سیبویه) و تاریخ تمدن جرجی زیدان 3:79 شود
منسوب به زنبور. رجوع به زنبور شود. - مسئلۀ زنبوریه، مورد اختلافی است که میان سیبویه و کسایی در محضر یحیی بن خالد برمکی روی داد. سیبویه که در اصل از مردم فارس بود، در بصره پرورش یافت، از خلیل دانش فراگرفت و سرآمد استادان روزگار خویش گشت. الکتاب وی همان تألیف گرانقدری است که آن را همه بزرگان ادب عرب همچون:مبرد و مازنی و دیگران ستوده اند. هنگامی که سیبویه از بصره به بغداد رفت، کسایی معلم امین فرزند هارون خلیفه بود و در انجمنی که همه عالمان بودند، به سیبویه گفت: قد کنت اظن ان العقرب اشد لسعه من الزنبور فاذا هو ایاها. سیبویه گفت: مثل چنین نیست بلکه صحیح فاذا هو هی است و در این باره دیرزمانی به بحث و جدل پرداختند و سرانجام بر این امر توافق کردند تا از عرب خالصی که زبان وی با زبان شهرنشینان درآمیخته نشده باشد، بازپرسند، امین که عنایت شدیدی به کسایی داشت، چنین عربی را احضار کرد، اما وی به سیبویه حق نداد. می گویند به عرب رشوه دادند یا او را از مهابت فرزند خلیفه برحذر داشتند تادر انجمن نظر کسایی را تصدیق کرد و خود او موضوع راتلفظ نکرد و هرچه سیبویه گفت فرمان دهید مثل را خودبازگوید چون بر زبان عرب بادیه نشین غلط جاری نمی شود، اعتنایی نکردند و سیبویه دل آزرده به فارس شتافت و در یکی از روستاهای آنجا جان سپرد. ابن حازم انصاری عربی این مثل و شرح واقعه را در منظومه ای سروده است که مطلع آن این است: و العرب قد تحذف الاخبار بعد اذا اذا عنت فجاءه امر الذی دهما... رجوع به مغنی اللبیب، مقدمۀ فقه اللغه ثعالبی چ بیروت (شرح حال سیبویه) و تاریخ تمدن جرجی زیدان 3:79 شود
این کلمه در اساس الاقتباس بجای معدوله آمده است. آقای مدرس رضوی آرد: در بیشتر کتب منطق معدوله بی ’یاء’ نسبت ذکر شده و اصطلاح مشهور نزد متأخرین از منطقیین هم صورت اخیر یعنی معدوله است. و ابوعلی سینا در کتاب منطق و ابوالبرکات بغدادی در کتاب معتبر همه جااین کلمه را معدولیه آورده اند و خواجه در این کتاب از آن دو بزرگ، پیروی کرده است. (اساس الاقتباس حاشیۀ ص 100). و رجوع به اساس الاقتباس و مادۀ قبل شود
این کلمه در اساس الاقتباس بجای معدوله آمده است. آقای مدرس رضوی آرد: در بیشتر کتب منطق معدوله بی ’یاء’ نسبت ذکر شده و اصطلاح مشهور نزد متأخرین از منطقیین هم صورت اخیر یعنی معدوله است. و ابوعلی سینا در کتاب منطق و ابوالبرکات بغدادی در کتاب معتبر همه جااین کلمه را معدولیه آورده اند و خواجه در این کتاب از آن دو بزرگ، پیروی کرده است. (اساس الاقتباس حاشیۀ ص 100). و رجوع به اساس الاقتباس و مادۀ قبل شود
دهی از دهستان بهمنشیر بخش مرکزی شهرستان اهواز. سکنۀ آن 500 تن. آب آن از رود بهمنشیر و محصول آن خرما و سبزیجات است. ساکنان این ده از طایفۀ محیسن هستند. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6)
دهی از دهستان بهمنشیر بخش مرکزی شهرستان اهواز. سکنۀ آن 500 تن. آب آن از رود بهمنشیر و محصول آن خرما و سبزیجات است. ساکنان این ده از طایفۀ محیسن هستند. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6)
دهی است از دهستان جراحی بخش شادکان شهرستان خرمشهر. واقع در 70هزارگزی شمال خاوری شادکان و 50هزارگزی باختر راه تابستانی خلف آباد به بهبهان در دشت واقع است. هوای آن گرمسیر است، 150 تن سکنه دارد آب آن از چاه تأمین میشود شغل اهالی زراعت و گله داری است. راه آن در تابستان اتومبیل رو است. ساکنان از طایفۀ رفیع هستند. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 6)
دهی است از دهستان جراحی بخش شادکان شهرستان خرمشهر. واقع در 70هزارگزی شمال خاوری شادکان و 50هزارگزی باختر راه تابستانی خلف آباد به بهبهان در دشت واقع است. هوای آن گرمسیر است، 150 تن سکنه دارد آب آن از چاه تأمین میشود شغل اهالی زراعت و گله داری است. راه آن در تابستان اتومبیل رو است. ساکنان از طایفۀ رفیع هستند. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 6)
پرستش و بندگی. (منتهی الارب). عبوده. (اقرب الموارد). رجوع به عبودت و عبودیت شود، در اصطلاح عرفا وفاء به عهود و حفظ حدود و رضای بموجود و صبر بر مفقود است. (تعریفات)
پرستش و بندگی. (منتهی الارب). عبوده. (اقرب الموارد). رجوع به عبودت و عبودیت شود، در اصطلاح عرفا وفاء به عهود و حفظ حدود و رضای بموجود و صبر بر مفقود است. (تعریفات)
عطای نیکو و خوب دادن کسی را. (از منتهی الارب) (آنندراج) (از ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد) ، فربه شدن بدن و باریک گردیدن گردن کسی. (از اقرب الموارد). رجوع به مادۀ بعد شود
عطای نیکو و خوب دادن کسی را. (از منتهی الارب) (آنندراج) (از ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد) ، فربه شدن بدن و باریک گردیدن گردن کسی. (از اقرب الموارد). رجوع به مادۀ بعد شود