ابن عوف ابن ثعلبه. جد جاهلی از طی واز قحطان و اولاد او بمصر و شام ساکن بودند. (از اعلام زرکلی ج 1 ص 333). نام مردی از بنی طی. (منتهی الارب). زریق بن عوف بن ثعلبه یا ابن ثعلبه بطنی است از ثعلبه. (از صبح الاعشی ج 1 ص 322). رجوع به ثعلبه شود
ابن عوف ابن ثعلبه. جد جاهلی از طی واز قحطان و اولاد او بمصر و شام ساکن بودند. (از اعلام زرکلی ج 1 ص 333). نام مردی از بنی طی. (منتهی الارب). زریق بن عوف بن ثعلبه یا ابن ثعلبه بطنی است از ثعلبه. (از صبح الاعشی ج 1 ص 322). رجوع به ثعلبه شود
مرغی است. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). مرغی است سفید، و آبی و بری میباشدو گوشت او بدطعم و پر لیف و عصب می باشد و بطی الهضم... (از تحفۀ حکیم مؤمن). رجوع به همین کتاب شود
مرغی است. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). مرغی است سفید، و آبی و بری میباشدو گوشت او بدطعم و پر لیف و عصب می باشد و بطی الهضم... (از تحفۀ حکیم مؤمن). رجوع به همین کتاب شود
نام جد یوسف بن مبارک و جر بن محمد و احمد بن حسن و حسن بن عبدالرحمن و محمد بن احمد و عبدالملک بن حسن بن محمد و... (از منتهی الارب) نام پدر عمار و پدر عبدالله و هر دو محمد موصلی، بلدی، حسن، اسحاق، یحیی و علی. (از منتهی الارب) نام پسر ابان، خیابری، محمدکوفی، ورد و پسر عبدالله مخرمی. (از منتهی الارب) شیخ است مر عمادبن عباد را. (منتهی الارب)
نام جد یوسف بن مبارک و جر بن محمد و احمد بن حسن و حسن بن عبدالرحمن و محمد بن احمد و عبدالملک بن حسن بن محمد و... (از منتهی الارب) نام پدر عمار و پدر عبدالله و هر دو محمد موصلی، بلدی، حسن، اسحاق، یحیی و علی. (از منتهی الارب) نام پسر ابان، خیابری، محمدکوفی، ورد و پسر عبدالله مخرمی. (از منتهی الارب) شیخ است مر عمادبن عباد را. (منتهی الارب)
نام روستا و آبی است به خراسان. حمداﷲ مستوفی آرد: آب زریق به خراسان آنرا مرغاب نیز خوانند و اصلش مرواب است. بعضی گفته اند که منبع این آب را مرغا خوانند و بدان سبب که دردیه زریق مقاسمه کنند آن را آب زریق خوانند. از کوههای مرغاب و بادغیس برمیخیزد و بر مرورود و بعضی بلاد خراسان گذشته به مرو می رسد و مدار ولایت مرو بر آن آب است و یزدجردبن شهریار بر آسیائی که بر آن آب است، کشته شده و در این معنی نافعبن اسود تمیمی گفته است: و نحن قتلنا یزدجرد ببعجه من الرعب اذولی الفرار و غارا قتلنا هم فی حربه طحنت بهم غداه الزریق اذا زاد خوارا. طول این رود سی فرسنگ باشد. (نزهه القلوب ج 3 ص 216)
نام روستا و آبی است به خراسان. حمداﷲ مستوفی آرد: آب زریق به خراسان آنرا مرغاب نیز خوانند و اصلش مرواب است. بعضی گفته اند که منبع این آب را مرغا خوانند و بدان سبب که دردیه زریق مقاسمه کنند آن را آب زریق خوانند. از کوههای مرغاب و بادغیس برمیخیزد و بر مرورود و بعضی بلاد خراسان گذشته به مرو می رسد و مدار ولایت مرو بر آن آب است و یزدجردبن شهریار بر آسیائی که بر آن آب است، کشته شده و در این معنی نافعبن اسود تمیمی گفته است: و نحن قتلنا یزدجرد ببعجه من الرعب اذولی الفرار و غارا قتلنا هم فی حربه طحنت بهم غداه الزریق اذا زاد خوارا. طول این رود سی فرسنگ باشد. (نزهه القلوب ج 3 ص 216)