جدول جو
جدول جو

معنی زرگرباشی - جستجوی لغت در جدول جو

زرگرباشی
(زَ گَ)
رئیس زرگران (صفویه، قاجاریه) بقول شاردن زرگرباشی بر همه اموری که در زرگرخانه جریان داشت نظارت و بهای جواهر را تعیین می کرد. (فرهنگ فارسی معین). رجوع به سازمان صفوی صص 110- 111 شود
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

رئیس زرگران (صفویه قاجاریه) توضیح: بقول شاردن زرگر باشی بر همه اموری که در زرگرخانه جریان داشت نظارت و بهای جواهر را تعیین میکرد. (سازمان صفوی 111- 110)
فرهنگ لغت هوشیار