جدول جو
جدول جو

معنی زروبابل - جستجوی لغت در جدول جو

زروبابل(زُ رُ بِ)
شاهزادۀ یهود و از خاندان داود است که قوم یهود را پس از فرمان کورش کبیردر قرن ششم قبل از میلاد به موطن آنان بازگرداند. (از لاروس). (تولد یافته در بابل) و او پسر شالتئیل کتاب حجی 1:1 انجیل متی 1:12 یا فدایا برادر شالتئیل یاپسر او می باشد اول تواریخ ایام 3:19 و پیشوای یهودیانی بود که اولاً با زروبابل به یهودیه مراجعت نمودندکتاب عزرا 2:2 و او از خانوادۀ داود و از سلسلۀ نیری و ناتان بود انجیل لوقا 3:27 و 31 اما متی او رادر سلسلۀ سلیمان و یکنیا مذکور میدارد انجیل متی 1:6، 12 وی ظروف مقدسۀ طلائی را از کورش گرفته به اورشلیم معاودت داده و والی اورشلیم شده اساس هیکل را مجدداً نهاد کتاب زکریا 4:6- 10 و او اول شخصی بود که شرایع و رسوم دینیه برای جماعت بیان کرد و ابنای وطن خود را دوست میداشت و در بنای هیکل جد و جهد تمام بجای آورد و در دیانت و وطنخواهی معروف به ود کتاب عزرا 3:2- 13 رجوع به هیکل شود. (قاموس کتاب مقدس)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(زَرْ رِ بِ)
از رؤسای آبای اسرائیل که در اورشلیم به بنا نمودن خانه خدا دست زد. رجوع به ایران باستان ج 2 صص 947- 950 و عیون الانباء ص 103 و فارسنامۀ ابن البلخی چ گای لیسترانج ص 54 و زروبابل در همین لغت نامه شود
لغت نامه دهخدا
(زِ)
زر. یا آب زر. معرب است. (منتهی الارب) (آنندراج). صواب زریاب است با یای مثناه بعد از راء، طلا یا آب آن. معرب زر یعنی ذهب وآب بمعنی ماء. (از اقرب الموارد). مأخوذ از فارسی. زر و آب زر و درخشندگی آن و زردی. (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا
ابن ماجوه الناعمی الحمصی. یکی از نقله و مترجمین، از لغات دیگر به زبان عربی. (ابن الندیم، یادداشت بخط مرحوم دهخدا). زروبا (زوربا) ابن ماجوه (مانحوه) الناعمی الحمصی. (تاریخ علوم عقلی در تمدن اسلامی ص 89). رجوع به سبک شناسی بهار ج 1 ص 153 و عیون الانباء ص 204 شود
لغت نامه دهخدا
تصویری از سرویابل
تصویر سرویابل
فرانسوی خوش برخورد خوشروی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از زرباب
تصویر زرباب
پارسی تازی گشته آب رز رز
فرهنگ لغت هوشیار
نوعی پرنده
فرهنگ گویش مازندرانی