جدول جو
جدول جو

معنی زردگل - جستجوی لغت در جدول جو

زردگل
از توابع خانقاه پی سوادکوه، گل زرد، گل زرد، گل رس که جهت خشک زنی استفاده شود
فرهنگ گویش مازندرانی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از زرگل
تصویر زرگل
(دخترانه)
زرین گل
فرهنگ نامهای ایرانی
(زَ رِ گُ)
زردیی که در میان گل سوری میباشد و آن را خردۀ گل و بتازی زرّالورد خوانند. (آنندراج) :
سرخ رویی ز رواج گل بی غش داریم
چون زر گل اثر سکه ندارد زر ما.
تأثیر (از آنندراج).
نکردی از زر گل بی نیاز بلبل را
کدام مرغ دگر دل در این چمن بندد.
صائب (از آنندراج)
لغت نامه دهخدا
(زَ دَ)
دهی از دهستان نازیل است که در بخش خاش شهرستان زاهدان واقع است و 757 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8)
لغت نامه دهخدا
(زَ گُ)
گل زرد. (فرهنگ فارسی معین). نوعی از گل سرخ به رنگ زرد. رز زرد:
به زرینه جام اندرون لعل گل
فروزنده چون لاله بر زرد گل.
عنصری.
زرد گلان شمع بر افروختند.
سرخ گلان یاقوت اندوختند.
منوچهری.
هر زردگلی به کف چراغی دارد
هر آهوکی چرا به راغی دارد.
منوچهری.
زرد گل بینی نهاده روی را بر نسترن
نسترن بینی گرفته زرد گل را در کنار.
منوچهری
لغت نامه دهخدا
تصویری از زرد گل
تصویر زرد گل
گل زرد
فرهنگ لغت هوشیار
منطقه ای بین راه مال روی بالا جاده ی و درازنو
فرهنگ گویش مازندرانی
گاو زرد رنگ
فرهنگ گویش مازندرانی
زرد و زار، آدم زرد رنگی که چهره ی او حاکی از بیماری باشد
فرهنگ گویش مازندرانی