جدول جو
جدول جو

معنی زرجرد - جستجوی لغت در جدول جو

زرجرد
(زَ جِ)
این دیه بنام زر بن هرمز بن اذان بن جرجین بنا گردیده است. (تاریخ قم ص 86)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(خَ جِ)
نام ناحیتی بوده است در قرب بوشنج هرات به افغانستان کنونی. (از معجم البلدان)
لغت نامه دهخدا
(جِ)
دهی از دهستان کوار است که در بخش سروستان شهرستان شیراز واقع است و 151 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 7)
لغت نامه دهخدا
(رَ جِ)
دهی از دهستان حومه بخش مرکزی شهرستان قزوین. سکنۀ آن 993 تن. آب آنجا از چشمه. محصولات عمده آن غلات و بنشن و پنبه و انگور و بادام. از آثار قدیم آنجا محل معروف به هفت چشمه در این ده است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 1)
لغت نامه دهخدا
(زُ جِ)
معرب دوگرد. ساخ. (از مهذب الاسماء: ساخ). در یک نسخه از مهذب الاسماء عبارت چنین است: و الرجرد معرب
لغت نامه دهخدا